پس ازتشکیل ارتش سایبری ولزوم فعال شدن بسیجیان 7 هزارتومانی این روزها درفضای مجازی شاهد درج مطالبی ازسوی این افراد قلم به مزد می شویم که بقول معروف مرغ پخته رادردیگ به خنده می اندازد.
گرچه هیچگاه موافق توهین به مقام شهداء نبوده وآنها درهرکشوری وباهرمسلک وآیینی بدلیل دفاع ازخاک وطن دارای جایگاه خودبوده که تا طلوع تاریخ مورداحترام خواهند بوداما اینکه بقول دریادارشمخانی عده ای بخواهند ازپرتو این افراد وبا سوء استفاده دکانی برای خود درست بکنند امری است که افشای آن برهرمبارزووطن پرستی لازم است.
سایت مشرق نیوزکه خودراسایتی خبری وتحلیلی می داند وازهمین قماش سایتهای قارچی ساخته دست ارتش سایبری است که درخصوص شیخ عبدالله میثمی که زمانی ازطلبه های اعزامی به جبهه بود سابقه وی راچنین گزارش می دهد:
" به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، «عبدالله ميثمي» به تاریخ 12خرداد سال1344 در اصفهان متولد شد. در نوجواني وارد حوزه علميه اصفهان و از آنجا راهي قم شد و مدتی نیز به دليل مبارزه با رژيم پهلوي سر از زندان قصر تهران درآورد. بعد از آزادي براي مبارزه و تبليغ راهي شهركرد شد. جنگ شد. ازدواج كرده بود اما به قول خودش زندگي او جبهه بود.در جبهه نمازش را كامل مي خواند. مي گفت؛ اين جا وطنم است. نماينده حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبياء شده بود. كربلاي پنج بود كه تركش خورد. چند روز بعد 12بهمن 65، شهيد شد. آن روز، روز شهادت حضرت زهرا(ع) بود.
درسایت ویکی پدیا نیزبه اختصارتقریبا همان مطلب با اطلاعات جزیی تری آمده است وازهمه مهمترادعای زندانی شدن ایشان درزمان رژیم سابق درزندان قصربه مدت سی ماه (معادل 5/2 سال) می باشد
ازآنجاییکه این شهید متولد 1344 بوده است ودر1357 نیزاززندان رژیم سابق آزاد شده است وبافرض کسر5/2 سال اززمان آزادی بعبارتی ایشان باید درزمان دستگیری ومحاکمه حدود 5/10 سال سن داشته باشد (توجه کنید که رژیم سابق ازابتدای نیمه دوم 57 شروع به آزادی تدریجی زندانیان سیاسی کرد که قاعدتا ایشان باید بدلیل صغرسن وبی تحربگی جزاولین آزادشده باشد زیرا آیت الله طالقانی در8 آبانماه آزاد وآخرین سری که حدود 160 نفرمی شدند وشکرالله پاک نژاد ورهبران مجاهدین نیزجزوآنهابودند درآخردی ماه ازاوین بیرون آمدند)
این بود خلاصه ای ازنحوه شستشوی جوانان وطن وبکارگیری آنها درجهت اهداف پلید وشیطانی کودتاگران حاکم برایران
ویکی پدیا عبدالله میثمی (1365-1344)، از فرماندهان جنگ ایران و عراق
زندگینامه
سال ۱۳۳۴ خورشیدی در خانوادهای مذهبی در شهر اصفهان متولد شد. پدرش برای نامگذاری او به قرآن تفأل نموده بود، نام او را عبدالله گذاشت.
عبدالله در دورهٔ دبیرستان، همزمان با تحصیل، درکنار پدرش به کار پرداخت. از نوجوانی شور و علاقهٔ خاصی به مسایل مذهبی و ترویج و تبلیغ علوم الهی داشت و شاید همین انگیزه او را درمسیر فراگیری دروس حوزوی و ورود به سلک روحانیت و طلبگی قرار داد.
فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی
عبد الله میثمی در کنار کسب علوم دینی به اتفاق چند تن از دوستانش در مسجد محل، انجمن دینی و خیریه، هیأت حضرت رقیه، کلاسهای آموزش قرآن و صندوق قرضالحسنه را پایهگذاری کرد و عملاً مسؤولیت ارشاد دوستان هم سن و سال خود را به عهده گرفت و قرآن و مسایل سیاسی روز را به آنها تعلیم میداد، که به تدریج همین محافل دوستانه به جلسات مخفی تبدیل گردید. در این مقطع عمدهٔ توجه و تلاش عبدالله و دوستانش به پخش اعلامیه، کتاب و تبیین اهداف مبارزاتی و شخصیت خمینی و معطوف گردید و سرانجام پس از چند سال تحصیل حوزوی و تبلیغ و ترویج احکام الهی، در سال ۱۳۵۳ به همراه برادرش حجتالاسلام رحمتالله میثمی و چند تن دیگر از دوستانش، به قم هجرت نمود و در مدرسهٔ شهید حقانی سکنی گزید و به تعلیم و تربیت و تکمیل دروس دینی پرداخت. وی در کنار درس به مبارزه با حکومت نیز مشغول بود. میثمی که سی ماه از عمرش را در زندان شاهی به سر برده بود، در سال ۱۳۵۷ به دنبال انقلاب از زندان آزاد شد
فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی او با پیروزی انقلاب اسلامی، جهت ادامهٔ تحصیل به حوزهٔ علمیهٔ قم رفت و از محضر اساتید کسب علم کرد. سپس در کنار دوست دیرینهاش روحانی شهید ، «مصطفی ردانیپور» مدتی را در کردستان گذراند و از آنجا به دنبال تشکیل سپاه در یاسوج، به آن شهر عزیمت کرد، تا در کنار پاسداران به سازماندهی و ارشاد عشایر محروم بپردازد.
او از سوی نمایندهٔ خمینی در سپاه، به عنوان مسؤول دفتر نمایندگی آیتالله خمینی در منطقهٔ نهم (فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد) منصوب گردید.
جنگ ایران و عراق او همچنین به پیروی از آیتالله خمینی معتقد بود که "جنگ در رأس همهٔ امور است و بقیهٔ مسایل در مرحلهٔ بعد". بنابراین بسیار مشتاق بود که همیشه در جبهه بماند، تا اینکه از طرف حجتالاسلام و المسلمین فضلالله محلاتی ، «نمایندهٔ ولی فقیه در سپاه» به مسؤولیت نمایندگی ولی فقیه در قرارگاه خاتمالانبیاء ـ که قرارگاه مرکزی و هدایت کنندهٔ تمامی نیروهای سپاه و بسیج و سایر نیروهای مردمی بود ـ برگزیده شد، تا با حضور در میان نیروهای سپاهی، بسیجی و ارتشی، شمع محفل رزمندگان و مایهٔ قوت قلب آنان باشد.
در تاریخ ۹ بهمن ۶۵ سحرگاهان، در منطقهٔ عملیاتی کربلای ۵، از ناحیهٔ سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز در ۱۲ بهمن درگذشت
Comments
Post a Comment