درحالیکه داشتم پنجمین مطلب خود رادرخصوص ماجرای فرمانده حسین علایی وفرازونشیب های پیرامون مقاله 19 دی وی می نوشتم یادداشت جدید وی درروزنامه جمهوری اسلامی باعنوان " دیکتاتورهانمی توانند با خودکامگی حکومت کنند" نظرم راجلب کرد. ازآنجاییکه برخی نکات ذکرشده درآن رامغایربا حقایق موجود وواقعیات تاریخی یافتم که می تواند ناشی ازغفلت نویسنده باشد برآن شدم این وجیزه را تقدیم مخاطبین خود نمایم
سردارحسین علایی نظیرعمده اصلاح طلبان درون نظامی رشد کرده است که پایه اش براساس تضاد منجربه فروپاشی رژیم شاهی گذاشته شده است وی درمقاله فوق مدعی فسادمطلق دررژیم سابق بوده وظاهراهیچگونه مزیتی رابرای آن حکومت قائل نیست درحالیکه نگارنده و قطعا خیلی ازهمفکران بنده که مخالف رژیم سابق بوده ایم باگذشت بیش ازسه دهه ازپیروزی انقلاب اسلامی و روشن شدن خیلی ازواقعیات به چنین امری یعنی مطلق نگری اعتقاد نداریم.
یکی ازدلایل ما علاوه برنتیجه گیری مقایسه ای ازعملکرد دو رژیم مبتنی برسلطنت شاه وسلطه ولایت فقیه اعترافات تاریخی رهبران هر دو رژیم وآشکارشدن تدریجی حقایقی ونیات پنهانی بوده که طی این مدت برملا گردیده است بعنوان مثال اغراق مافوق تصوردرتعدادکشته شدگان دوران انقلاب یا حوادث مربوط به میدان ژاله وحقیقت ماجرای آتش سوزی سینمارکس آبادان و...
اما ازهمه مهمتروصرفنظرازخیانت شیخ فضل الله نوری درجنبش مشروطیت وماجرای همدستی روحانیون وهیات مذهبی ازجمله آیت الله کاشانی وشعبان جعفری با کودتاچیان برعلیه دولت ملی محمدمصدق در28 مرداد ماه 32که ظاهرا درمقاله فوق بعنوان بخشی ازمبارزات مردم ایران برای کسب آزادی خودفراموش گردیده است دیگرحوادث منجربه ماجرای 15 خرداد که فرمانده حسین علایی ازآن بعنوان نقطه آغازین نهضت خمینی ودررابطه با لایحه کاپیتولاسیون یا قانون مصونیت مستشاران آمریکایی نام می برد نیزموردغفلت قرارگرفته است. سردارعلایی درمطلب خود به همان سبک وسیاق وروایت کلیشه ای جکومتی دربرگزاری مراسم جشن هنرشیرازبمناسبت 2500 سال نظام پادشاهی درایران، "جزیره ثبات" نامیدن ایران ازسوی جیمی کارتررییس جمهوری وقت آمریکا ونهایتا مرگ مصطفی خمینی دردی ماه 56 بعنوان ادامه مبارزه آیت الله خمینی با دیکتاتوری شاه ایران اشاره کرده وبااشاره به سکوت قبرستانی دردوره شاه مدعی پیروزی ملت ایران براستبداد وریشه کنی دیکتاتوری ازکشورگردیده است امری که حتی خودایشان هم دیگربه آن وحداقل از2 خرداد 76 اعتقادی ندارند.
اکنون درآستانه سی وچهارسالگی سرنگونی رژیم سابق بسرمی بریم وآقای علایی شاید ازمحدود کارشناسان سیاسی باشد که درمقاله 19 دی ماه خود بخوبی وضعیت سال پایانی رژیم سابق باوضعیت کنونی رژیم فعلی رابه تصویرکشیده است . امادرخصوص اینکه نیات واقعی آیت الله خمینی نوعی مبارزه بااستعماربوده باشد اکنون این فرضیه دیگررنگ باخته و دروغ بودن آن ثابت گردیده است. متاسفانه یاخوشبختانه بررسی های تاریخی اکنون نشان می دهد مخالفت رهبردرگذشته انقلاب اسلامی قبل ازاینکه ازماهیتی ضداستعماری برخوردارباشد درذات وطبیعت خود ازماهیتی ضدتجدد وتوسعه برخورداربوده است وبحث " استقلال" نیزنه تنهابه منظوردرپیش گرفتن سیاست موازنه منفی در سیاست خارجی که به مفهوم احترام متقابل به حقوق یکدیگردرعرصه بین المللی می باشد بلکه دقیقا ازماهیتی آنارشیستی درروابط خارجی دردیگاه روحانیون حاکم ونظیردیگرحوزه ها چون اقتصاد، فرهنگ، اجتماع وبرخورداربوده است. دلیل عمده ما نیزقضاوت تاریخ ودسترسی به مدارک واطلاعاتی است که ازسوی شخص خمینی، یاران نزدیک ومشاورین وی واسناد بجای مانده ازرژیم سابق انتشاریافته است بعنوان مثال نامه های آیت الله خمینی به محمدرضاشاه علیرغم ادعای سرکارآمدن غیرقانونی وی وحتی پدرش رضاخان تا قبل ازماجرای فیضیه درسال 42 لحنی کاملا مودبانه واحترام آمیزوهیچگونه اثری ازخصومت درآن دیده نمی شود که عملا بیانگرتایید مشروعیت رژیم سابق وشخص شاهنشاه بوده است
قانون مصونیت مستشاران آمریکایی یا لایحه کاپیتولاسیون که درکتب تاریخ انتشاریافته توسط رژیم ومقاله آقای حسین علایی بعنوان شروع نهضت ومخالفت آیت الله خمینی بارژیم سابق تبلیغ می گردد مربوط به مهرماه 1343 می باشد و ارتباطی به ماجرای 15 خرداد 1342که مصادف با ماه محرم بوده است ندارد.
واقعیت امراین است که بدنبال واقعه 28 مرداد 32 ودرگیری رژیم شاه باگروههای مختلف سیاسی وباصطلاح قراری امنیت نسبی ازابتدای دهه 40 شاه ایران درصدد اصلاح اموربرمی آید. وی با استفاده ازحمایت ابرقدرت جوان آمریکا که به تدریج درعرصه جهانی جایگزین استعمارپیرانگلیس شده است لوایح شش گانه انقلاب شاه وملت یا انقلاب سفید راارائه می دهد
سپس نخستين اقدام آن بود که درمهر1341 درتعطيلي طولاني مجلس شوراي ملي وسنا، هيأت دولت مصوبه انجمنهاي ايالتي و ولايتي را تصويب می کند که ضمن آن، اولا شرط اسلام ازانتخاب کنندگان برداشته شده وثانيا قسم خوردن به کتاب مقدس، جاي قسم خوردن به قرآن را گرفته بود وثالثا به زنان هم پای مردان حق رای داده شده است. این قانون بشدت ازسوی روحانیون مورداعتراض قرارمی گیرد وباتوجه به گذشت حدود 15 ماه ازفوت مرجع عالیقدرآیت الله بروجردی واختلاف علمای قم برروی جانشینی وی (شریعتمداری، نجفی مرعشی وگلپایگانی) عملا خلاء مرجعیت ازیک سو و اقدامات اصلاحی شاه درمغایرت با افکارومنافع سنتی روحانیون ازسوی دیگرزمینه را برای ظهورآیت الله خمینی عنوان آلترناتیو آیت الله بروجردی فراهم می آورد بهمین دلیل نیزدر6 بهمن ماه 1341 شاه ایران با اطلاع ازمخالفت روحانیون با قانون اصلاحات ارضی یا برچیدن نظام ارباب ورعیتی (اصل اول) واصلاح قانون انتخابات ایران دردادن حق رای مساوی وکاندیدشدن با مردان به زنان (اصل چهارم) رفراندم مربوط به اصول شش گانه انقلاب سفید رابرگزارمی کند ودرفروردین 1342 نیزقانون حمایت خانواده را که ضمن لغوحق طلاق یکطرفه، حق حضانت فرزند به مادرچندهمسری برای مردان را تنها درمواردخاص درنظرمی گیرد. محمدرضا شاه درسخنرانی معروف خود از"ارتجاع سیاه" سخن می گوید وتلویحا روحانیون مخالف اصلاحات رابه سگهای نجسی تشبیه می کند که باید مردم ازآنها احترازکنند وی ازعدالت اجتماعی درتقسیم ثروت های ملی می گوید واینکه با اجرای این اصول دست مشتی مفتخورازبیت المال کوتاه می شود.
روحانیون که 20% املاک کشوررا تحت عنوان موقوفات دردست خود داشته وبادادن حقوق مساوی به زنان ومشارکت آنان درنظام وظیفه سربازی بشدت مخالف می باشند ازنتیجه رفراندم که به نسبت 10 به یک به نفع رژیم واصلاحات است خشمگین بوده ومخالفت خود رابا رفراندم فوق این اصول شدت می بخشند. هاشمی رفسنجانی که خودیکی ازاین روحانیون برخورداراززمینهای موقوفی ازطریق تولیت آستان حضرت معصومه بوده است بیش ازدیگرروحانیون ازاصل اصلاحات ارضی صدمه می بیند وبه سراغ آیت الله خمینی می رود که خودنیزدرجوانی درخمین پدرش درگیرهمین مساله درزمان رضاشاه بوده است رفته ووی رابرای مخالفت با این رفراندم وبالاخص دواصل مترقی مربوطه تحریک می کند. ازسوی دیگرشاه برای برنامه دوم پنجساله عمرانی کشورکه درسال 41 پایان پذیرفته مبلغ 250 میلیون دلارازسایرکشورها بالاخص آمریکا قرض گرفته وبرای برنامه سوم عمرانی(46-41) بودجه بلندپروازنه 7/2 میلیارددلاری عمرانی را به تصویب می رساند که برای تحقق اهداف انقلاب شاه وملت واصول شش گانه آن نیازمند جذب سرمایه خارجی وبالاخص اعطای کمکهای دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری جان اف کندی می باشد
نگاهی به متن سخنرانی آیت الله خمینی درروزعاشورا(14 خرداد 42) که درادامه همین مطلب آمده است نشان می دهد که درآن اثری ازمخالفت با کاپیتولاسیون وآمریکا به چشم نمی خورد وبالعکس وی به شدیدترین وضع به مخالفت با رفراندم شاه وسخنرانی وی درقم ونیزتساوی حقوق زنان بامردان برخاسته وآنرا ساخته دست بهائیان واسرائیل می داند.!!
بدنبال سخنرانی فوق ساواک آیت الله خمینی رادستگیروتامردادماه (حدودا دو ماه ) وی رادرحبس نگه داشته وسپس وی رابه منزلی تحت الحفظ نگه می دارد ونهایتا درفرودین 43 وی راآزاد می کند. بدنبال سفرشاه ایران به ابالات متحده آمریکا ودرخواست وام 200 میلیون دلاری جهت سرعت بخشیدن به برنامه توسعه ایران وبازسازی ارتش نوین کشوردولت آمریکا مجددا درخواست تسری مصونیت قضایی به مستشاران نظامی خودعلاوه برکادرفنی واداری رامی نماید که موردموافقت شاه قرارمیگیرد
لایحه کاپیتولاسیون که درآن مصونیت قضایی علاوه برکادراداری وفنی آمریکایی موجود درایران برای بازسازی ارتش به حدود 1700 مستشارآمریکایی تعمیم داده می شود در3 مردادماه 43 (13 اکتبر1964) بابحث و گفتگوهای شدیدی بین نماینده های مجلس شورای ملی ودرغیاب حدود 56 نماینده با اکثریت ضعیفی با 74 رای مربوط به فراکسیون حزب ایران نوین درمقابل 61 رای مربوط به فراکسیون حزب مردم به تصویب می رسد وهاشمی رفسنجانی که درآن زمان تنهاروحانی دارای شم سیاسی بوده است با اطلاع یافتن ازطریق حاج مهدی عراقی (ازقربانیان ترورتوسط گروه فرقان درابتدای انقلاب) این مشاجرات راکه ناشی ازاستقلال نمایندگان مجلس بوده است فرصتی طلایی برای طرح مجدد مخالفت خود ومرجع تقلیدش آیت الله خمینی با دواصل تقسیم اراضی والغای رژیم ارباب رعیتی وحق رای وحقوق سیاسی برابرزنان بامردان اینبارتحت عنوان مخالف با کاپیتولاسیون می بیند.
مزید اگاهی درهمان زمان مستشاران نظامی آمریکایی در38 کشورازجمله کشورهای عضوپیمان ناتووسایرکشورهای عضو کنوانسیون وین دارای این مصونیت بوده وامرفوق یک استثناء برای دولت ایران نبوده است. درنامه وزارت خارجه می خوانیم:
"باتوجه به لایحه 18/2391/21574 دولت وضمائم آن که درتاریخ 25/10/342 به مجلس سناتقدیم شده بدولت اجازه داده می شود که رئیس واعضاء هیئت مستشاری نظامی آمریکا رادرایران که بموجب موافقتنامه های مربوطه دراستخدام دولت شاهنشاهی ایران میباشند ازمصونیت هاومعافیتهایی که شامل کارمندان اداری وفنی موصوف دربند F ماده اول قرارداد وین مصوب ....می باشد برخوردارنمایند
ماده واحده فوق درجلسه علنی مجلس سنا به تاریخ شنبه 3 مردادماه 1343 به تصویب رسید"
هاشمی درخاطرات منتشرشده خود نقل می کند که به آیت الله خمینی پس ازآزادی وی دراواسط سال 43 تفهیم کرده است ازآنجاییکه اقشارروشنفکرودانشجویان واساتید دانشگاهها باروحانیت درخصوص مخالفت با دواصل اصلاحات ارضی والغای رژیم ارباب و رعیتی ونیزاصلاح قانون انتخابات ایران درخصوص اعطاء حق رای وحقوق مساوی به زنان وبرابربامردان همراهی نکرده وآنرا ارتجاعی می دانند بهتراست ما(روحانیت) بروی مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون مانورداده وبااین کاردانشگاه که ستون فقرات مخالفت با نظام سیاسی بوده است راباخودهمراه کنیم وازآنجاییکه تاآنموقع خواندن روزنامه وگوش دادن به رادیو بعنوان مظاهرغربی یا خروج حوزه های علمیه ازحوزه فرهنگی به حوزه سیاسی ممنوع وحرام بوده است وی ازایت الله خمینی فتوا می گیرد که به وی اجازه داده شود که یک رادیوخریده وباآن مذاکرات مجلس رابرای شنیدن گفتگوهای نمایندگان مجلس شورای ملی گوش داده اطلاعات لازم رابرای آیت الله جمع آوری نماید دراین راه هاشمی می گوید رادیوی فوق رابه ارزش 200 تومان خریده که 100 تومان آنراآیت الله خمینی بوی کمک کرده ومابقی راخودش پرداخت کرده است وبدلیل نقش آن درانثلاب اسلامی ایران آنرادررفسنجان درمنزل مادری خودبه یادگاری نگه داشته است وی همچنین سفرهایی به تهران کرده وباحضوردرمجلس وقوه قضاییه اقدام به جمع آوری متن مذاکرات نمایندگان وسند مصوبه مجلس مندرج درروزنامه رسمی می کند.
در4 آبان ماه 1343 مصادف با جشن رسمی تولدشاه ایران وحضرت فاطمه زهرا(س) آیت الله خمینی طی یک بیانیه وسخنرانی که با آیه استرجاع شروع می شود بادروغ وفریبکاری اصلاحیه کاپیتولاسیون (تسری مصونیت قضایی کارمندان اداری وفنی ارتش آمریکا به مستشاران) را احیای سندبردگی ملت ایران خوانده ومدعی شدند که بااین مصوبه دیگراستقلال وعظمت ایران وارتش آن ازبین رفته است وعید ملت ایران تبدیل به عزاشده است وی با اعلام اینکه سکوت درمقابل این لایحه ازگناهان کبیره است ازهمه اقشار ایران ازسیاسیون تابازرگانان وعلمای قم ونجف می خواهد به داداسلام وقرآن برسند؟! ومی گوید دولت ایران ملت رابه آمریکا فروخته است
سفرشاهنشاه به آمریکا درتیرماه 1343 وتوهین هایی که به وی ازسوی دانشجویان عضوکنفدراسیون همراه با تظاهرات درواشنگتن می شود ونیزسابقه مبارزات دانشجویی همزمان با سفرنیکسون معاون رییس جمهوری آمریکا به تهران که درآن سه آذراهورایی بزرگ نیا، قندچی وشریعت رضوی در16 آذرماه 1332 بدلیل مخالفت با محاکمه محمدمصدق و ورود سفیرجدید انگلیس به شهادت رسیدند ازعلل اساسی توجه آیت الله خمینی ومبتنی برالهامات سیاسی هاشمی رفسنجانی درخصوص استفاده ازپتانسیل دانشگاهها برای اهداف ارتجاعی نهفته درپشت صحنه لایحه کاپیتولاسیون بوده است.
اکنون سردارحسین علایی که این روزها بدلیل مقاله 19 دی ماه خود درروزنامه اطلاعات درتشبیه شرایط بغایت خفقان آورفعلی و همراه با فساد وکشتاربا سال آخرحکومت محمدرضا پهلوی مورداستقبال بخشی ازمردم وروشنفکران قرارگرفته است چه دلیلی برای آن می بیند که درمقاله ای تحت عنوان "دیکتاتورها نمی توانند با خودکامگی حکومت کنند" به وقایع تاریخی استناد کنند که اکنون با گذشت بیش ازسه دهه ازاستقرارنظام اسلامی بطلان آن ثابت گردیده است الله اعلم
ایکاش آقای حسین علایی حداقل نظیرمهندس موسوی که درابتداء دربیانیه های خود هنوزازدوران طلایی امام راحل سخن می گفتند و به مرورزمان متوجه اشتباه خودشده ومانیفست اصلاحی خود رابادرایت بیشتری تنظیم وتبیین کردند ابتداء به فضای عمومی وقضاوت جامعه ایران توجه کرده وذائقه مردم ایران رابا تکرارکلیشه ای ادعاهای واهی تلخ نکنند
آقای علایی بهتربود بجای نشانه روی به کشورهای ارتجاعی عرب بعنوان مصادیق رژیم های دیکتاتوری وخودکامه، تایید حاکمیت مردم ایران برسرنوشت خویش، طنین اندازی فضای آزادی برایران پس ازپیروزی انقلاب، ادعای برخورداری مردم ازحکومت دلخواه خود وبارفتن برسرصندوق های رای وهمراه باانتخاباتی آزاد وسالم که نوعی تایید رژیم فعلی حاکم برایران می باشد حداقل همان لحن تلویحی سابق خود راحفظ ومواضعی اتخاذنمی کردند که به نوعی عقب نشینی ازگفته های خود ومشروعیت بخشی به رژیم وحاکمیت کودتاگران تلقی شود.
Comments
Post a Comment