آیا درگیری بین ایران وآمریکا قابل اجتناب است؟ - بخش اول



اخیرا رسانه های وابسته به رژیم درچارچوب عادی نشان دادن موقعیت ایران درروابط بین الملل وعدم امکان بروزجنگ اقدام به بازنشرمصاحبه شبکه تلویزیونی سی ان ان با یکی ازتحلیل گران نظامی واستاد دانشکده نیروی هوایی آمریکا بنام آدام لودرداشته اند که درآن این کارشناس5 دلیل را برای اثبات عدم حمله آمریکابه ایران ذکرکرده که البته دلایل فوق بادستکاری توسط این سایتها به 7 مورد افزایش یافته است . مهمترین دلایل ارائه شده قوی بودن ارتش ایران درمقایسه با دیگرکشورهائیکه تاکنون موردحمله قرارگرفته اند، توان بالای اطلاعاتی ایران درمقایسه بادیگرکشورهای منطقه ، امکان استفاده ازگروههای منطقه ای نظیرحزب الله وحماس برای عملیات تروریستی وحمله به اسرائیل، برخورداری ازتوانایی وقدرت سایبری ونهایتا نیازارتش آمریکا به استراحت وبازسازی پس ازجنگهای افغانستان وعراق ذکرشده است که البته باید دومورد تلاش جهت کاهش بودجه نظامی ونفرات ارتش آمریکا راهم باید به این موارد اضافه کرد که دراینجا لینک آنرا برایتان می گذارم


http://globalpublicsquare.blogs.cnn.com/2012/01/09/five-reasons-not-to-attack-iran/


البته درمقابل این دیدگاه نیزعمده جمهوریخواهان وبخش مهمی ازطرفداران اوباما ازجمله دنیس راس معتقد است اکنون دیگرنمی توان گفت خطرحمله ازخطردست روی دست گذاشتن بیشتراست وآمریکا باید به صورت جدی بحث جمله به ایران راجهت جلوگیری ازدسترسی حکام آن کشوربه سلاح اتمی رادردستورکارخودقراردهند البته برخی ازکارشناسان نظیرمعتقدند باتوجه به شدت تحریمها وتضعیف رژیم ایران درداخل بهتراست اوباما نظیرهمان سال اول روی کارآمدن خودیک فرصت دیگربه رهبران قبل ازرویارویی بدهد


دراین نوشته وبا توجه به این دوحقیقت مسلم که :


اولا: هدف اصلی آمریکا نه کمک به مردم ایران یا توسعه ارزش های جهان شمول نظیرحقوق بشر، دفاع ازصلح وبشردوستی ومحیط زیست وهربهانه دیگربلکه بدلیل درخطربودن مناقع وامنیت ملی خود ازناحیه دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی می باشد.


ثانیا: استبداد دینی، بی اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت، سوء مدیریت بی سابقه واستراتژیک حاکم برتمام حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی وانشقاق درلایه های مختلف مردم درکلیه زمینه های قومی، مذهبی، صنفی ودهک های مختلف جامعه زمینه نارضایتی عمومی و دخالت خارجی رافراهم آورده است


دلایل خود را ازدید کارشناسی وبدون دخالت دیدگاههای سیاسی یا حقوق بشری شخصی که ممکنست درمغایرت با افق و دید گاههای حرفه ایم باشد وصرفا بدلیل آنچه آنرا اجتناب ناپذیری جنگ بین ایران وآمریکا می دانم بازگونمایم اما قبل ازاعلام پانزده دلیل خود یک نکته رااشاره می کنم که خاطره ام ازماجرای پذیرش قطعنامه 598 است که شاید آنرا دربرخی ازنوشته های قبلی ام ذکرکرده ام وآن اینکه درتیرماه 67 درشب قبل ازاعلام پذیرش قطعنامه سه نفرازنمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس میهمان قرارگاه عملیاتی جنوب بودند وهدف ماموریت داده شده به خود را ارزیابی فرماندهان ازروند جنگ (ادامه یا صلح یاهرراه حل دیگر)ذکرمی کردند درآن جلسه بنده برخلاف نظراکثریت حضاردرجلسه اعتقادم براین بود که این جلسه سرکاری است ونظام باتوجه به روند جنگ راهی جزپایان دادن فوری به آن ندارد حال اگربمب اتمی داشته باشد می تواند بابکارگیری آن جنگ رانظیرآمریکا درژاپن تمام کند واگرنه حتما پذیرش قطعنامه درپیش است. درآن جلسه بسیاری بنده رامتهم به بدبینی به مسئولین کردند ولی همان افراد فردا وقتی ساعت 2 بعد ازظهر پذیرش قطعنامه راتوسط رهبران کشوراعلام وفرماندهان موظف به حضوردرستاد جنوب درگلف اهوازشدند سرافکنده وبانگاهی شرمسارانه به من می نگریستند ودرهمانحال بنده نیزهیچ اعتباری برای خودم قائل نبودم زیرا فقط دیدگاه حرفه ای خودم راگفته بودم وبه قول ایرانی هاشق القمرنکرده بودم که اکنون طلبکاردیگران باشم.

بنا به بیست دلیل ونشانه زیرمعتقدم نهایتا آمریکا طی سال جاری یا ابتدای سال آینده به ایران حمله خواهدکرد:


1- قدرت نظامی ایران پس ازجنگ ایران-عراق

افزایش قدرت نظامی عراق وایران ناشی ازجنگ 8 ساله این دوکشوررابعنوان تهدیدی برای همسایگان عرب وغیرعرب خود ازیکسو وبرهم زدن توازان استراتژیک بااسرائیل ازسوی دیگردرمنطقه ازسوی دیگردرآورده است لذا باید بهرترتیب ممکن این بخش نظامی بیش ازحد گسترش یافته دوکشورموردتعدیل قرارگیرد تامتناسب با سایراندام های سیاسی خود وسایرکشورهای منطقه گردد. بخش عراق درسال 2003 باحمله امریکا به آن کشور تحقق یافته ولی بخش ایران آن هنوزباقی است.


2- ایجاد زیرساختهای سایبری با پتانسیل حمله به سیستمهای غربی

تشکیل وسرمایه گذاری هنگفت ایران بروی ارتش سایبری وانجام حملات آزمایشی به برخی ازسازمانهای وسرورهای حاکمیتی درغرب ازجمله هلند ودانمارک واحتمالا آمریکا لزوم دفع این خطررا که معادل حمله اتمی است ایجاب می کند.

3- نارضایتی عمومی مردم ازحاکمیت ایران

درهیچ دوره ای ازقبل تاپس ازانقلاب نارضایتی مردم ازرهبران وکارگزاران رژیم به این حدنبوده است ازآنجاییکه درفرهنگ وارزیابی های اطلاعاتی ونظامی میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان ازحاکمان یکی ازپارامترهای اصلی تحمیل جنگ یا کودتا بریک کشوراست لذا باید این امربعنوان یک عامل اصلی درنظرگرفته شود مزید آگاهی یکی ازدلایل حمله عراق به ایران همین گسیختگی های سیاسی ونظامی پس ازانقلاب وشورش های قومی داخلی بود.

4- برنامه اتمی ایران باهدف تهدید کشورهای منطقه وجامعه بین الملل

تلاش بی وقفه رژیم درزمینه دسترسی به سلاح اتمی یا با برخورداری بالقوه ازامکان تبدیل انرژی اتمی صلح آمیزبه بمب یاکلاهک اتمی درکوتاه ترین زمان ممکن (نظیرژاپن یاکره جنوبی) ازیکسو وساخت وپرتاب موشکهای بردبلند با قابلیت حمل چندکلاهک که آنهم درپوشش موشکهای ماهواره بر(نظیرسجیل که بردبلندتری ازشهاب 3 دارد) وادامه تلاش جهت دسترسی به چرخه کامل سوخت اتمی (برای بردهای بیشتر) ازمشخصات برنامه نظامی ایران برای ساخت این سلاح می باشد.

5- سیاستهای تخریبی ایران درمنطقه

اتخاذ مواضع تهاجمی نسبت به کشورهای متحد غرب درمنطقه وتهدید آنها باارزش های خود وهمراه با پشتوانه نظامی که بالاخص پس ازحرکتهای موسوم به بهارعربی وطرح مزورانه " بیداری اسلامی" ایران این حرکتها شتاب بیشتری به خودگرفته است بطوریکه برای اولین بارشاهد اتحاد اسرائیل با اعراب برعلیه ایران ونیزاعلام آمادگی عربستان برای اشباع بازارنفت درصورت تحریم نفت ونیزتهدید متقابل ایران ازسوی عربستان می باشیم.

6- حمایت ازتروریزم بین الملل

رژیم ایران پس ازروی کارآمدن احمدی نژاد باردیگرباتقویت غیرقابل تصورنیروی قدس سپاه پاسدارانبه چرخه تروردرخارج ازکشوروی آورده است وازطریق آدم ربایی وایجاد ترورووحشت دردولتها، مخالفان ونیزافراد درصدد احیاء سازمان موردنیازخودمی باشد نمونه های این عملیات تروریستی درحد کلان خود درعراق وافغانستان با کشتن بیش ازهزاروپانصد نظامی آمریکایی ودرسایرکشورها ازطریق حمایت وتدارک گروههای شبه نظامی چون حماس وحزب الله وجهاد اسلامی فلسطین ادامه دارد.


Comments