آیا درگیری بین ایران وآمریکا قابل اجتناب است؟ - بخش دوم

دربخش اول شش دلیل ونشانه برای حتمی بودن جنگ بین رژیم ایران وآمریکا ذکرشد .دراین رابطه برخی ازمخاطبین محترم برای اینجانب کامنت گذاشته اند که آیا درکنارقطعی دانستن جنگ می توان راه حل ها یا مواردی رانیزبرای پیشگیری یاتوقف آن متصور بود ؟ که پاسخ بنده کاملا مثبت بوده وبعنوان مثال برای این عزیزان توضیح دادم که پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل درسال 67 ازنظرسیاسی چون سدی جلوی عملیات ارتش عراق راگرفت واین درحالی بود که حتی برخی از مقامات نظامی ما سقوط خرم آباد درعمق 180 کیلومتری خاک ایران وواقع دردل کوههای زاگرس وبدون راه ارتباطی مستقیم تا مرزعراق راهم پیش بینی می کردند یا فروپاشی سیستم از درون که ازحدود دوسال قبل گفته ام به بدلایل سیاسی بلکه بعلت "شورش گرسنگان" وسیاستهای اقتصادی ومالی ممکنست قبل ازتهاجم خارجی وجنگ رخ بدهد. فعلا تحلیل ما براساس این فرضیه است که متغیرهای اقتضایی یا Contingency Variables وارد معادله مانشده وقراراست رژیم با همین استرتژی وروند فعلی به حیات خود ادامه دهد البته دریک بخش مستقل نیزمی توان این موارد راموردتجزیه وتحلیل قرارداد ودرواقع احتمالا فرارازجنگ محتوم رانیزبازگو نمود اما ادامه مطلب قبل ومواردیکه جنگ وسرنوشت کشوررارقم می زند:

7- سازماندهی مافیای موادمخدرمنطقه واروپا وآسیا وتوسعه آن تاآمریکای لاتین

گسترش فعالیتهای خود درزمینه ترانزیت موادمخدرافغانستان به غرب وتلاش جهت رسیدن به مثلثهای طلایی تولید موادمخدردرشرق آسیا وآمریکای جنوبی بطوریکه ردپای ایران درتایلند وبرمه ازیکسو ودرپاراگوئه ومکزیک وبرزیل وآرژانتین ازسوی دیگربا پروکسی حزب الله دیده شده است.

8- نقض گسترده حقوق بشر

بجای گذاشتن آماری بی همتا دردستگیری متفکران، مخالفان سیاسی، شکنجه وکشتارهای جمعی بهمراه تلاش درجهت تقدیس خشونت ازطریق اجرای احکام غیرانسانی سنگساروقطع دست وپا یا اعدام درملاء عام درحدی است که ایران رادرصدر ناقضان حقوق بشردرجهان قرارداده می دهد. قطعنامه های صادره ازسوی مجامع گوناگون بین المللی ونیزمصوبات مجمع عمومی سازمان ملل درمحکومیت دولت ایران که به تعیین نماینده ویژه واستماع گزارش وی انجامید نیازبه توضیح چندانی ندارد.

9- تلاش جهت اعمال سیاست خارجی خود ازطریق تسلط برتنگه هرمز وعبورجریان نفت

رژیم حاکم برایران ازطریق خریدموشکهای سطحی ازروسیه، تغییرکاربری موشکهای زمین به هوا به سطحی باکمک کارشناسان چینی واستفاده ازمتخصصان کره شمالی برای تغییرات درموشکهای بالستیک جهت استفاده برعلیه اهداف سطحی دردریا وبرگزاری متعدد مانورهای نظامی دراین آبراه بین المللی باشعار"بستن تنگه هرمزدرصورت محرومیت ایران ازصدورنفت خود" عملا موجب گردیده است که تنگه هرمزبعنوان یک عامل ژئوپلتیک با امکان صدورو فروش نفت بعنوان یک عامل اقتصاد سیاسی مخلوط گردیده بعنوان خط قرمزمشترکی برای طرفین درآمده که تنها دیوارحائل بین آمریکا وایران را تحریم مستقیم (جلوگیری ازعبورنفت ایران ازتنگه هرمز) یا تحریم غیرمستقیم ( فشاربرمصرف کنندگان جهت عدم خرید نفت ایران) نهایتا برای هردوطرف

10- بحرانی نگه داشتن خاورمیانه واخلال درروند صلح اعراب واسرائیل ازطریق وابسته کردن هرگونه اعطای کمک تسلیجاتی، آموزشی و مالی گروه حماس به تصمیمات صادره ازتهران وحمایت وتشویق حزب الله لبنان به مداخله درامورفلسطین

علیرغم تمایل دوگروه عمده فتح وحماس درفلسطین برای اتحاد وتشکیل دولت ملی، عضویت فلسطین درسازمان ملل، افزایش رابطه حماس با دولت فعلی مصرپس ازسرنگونی مبارک وتصمیم حماس به انتقال دفترخود ازدمشق به قاهره ایران تهدید کرده است که کمکهای خود را که بنا به گفته مقامات ایرانی 300 میلیون دلاردرسال واحتمالا بیشتربوده است رابه حماس قطع خواهد کرد.

11- وضعیت وخیم وبحرانی اقتصادی آمریکا واروپا

بررسی تاریخ جنگهای موثرحداقل دریکصد سال اخیرنشان می دهد که برخی ازبحرانهای اقتصادی همانطوریکه می تواند ناشی ازجنگ های طولانی بین کشورها باشد خودمی تواند بعنوان یکی ازعلل جنگهای تازه برای به گردش درآوردن چرخ اقتصاد این کشورها باشد لذا بحران اقتصادی فعلی درآمریکا واروپا می تواند زنگ خطری برای مقامات رهبران ایران دراین رابطه باشد.

12- خطربازگشت روسیه به دوران جنگ سرد ونیازبه پایگاه ایران درمرزهای جنوبی آن کشورکه بالاخص با بازگشت به قدرت ولادیمیرپوتین وتصمیم به فعال کردن مجدد سایتهای موشکی خود برعلیه اهدافی درآمریکا واروپا برای احیاء انگیزه ناسیونالیستی درمردم وتثبیت موقعیت خوداست. بنا بربرخی گزارشات رهبران روسیه موفق شده مجوز اشغال سواحل شمالی رادربرخی نقاط تا شعاغ 70 کیلومتری ازخط ساحلی درصورت جنگ بین ایران-امریکا بگیرند ومقامات روسیه اعلام کردند که هرگونه تهاجم به خاک ایران بمنزله تهاجم به خاک روسیه است که تاییدی برمطلب فوق می باشد.

13- تمایل دولت جدید چین دربعهده گرفتن نقش بیشتردرمنطقه است وبالاخص پس ازدست اندازی آمریکا براسترالیا وحمایت ازتایوان ونیزموقعیت ضعیف اقتصادی آن کشوربابدهی 9000 میلیارددلاری به چین راهی برای آن کشور برای بازیافت طلب خویش درکوتاه مدت ازآمریکاندارد وازطرق قانون وزورهم نمی تواند به این زودیها به طلب خودبرسد پس عملا به سراغ کشورهای قابل بلعیدن درحوزه های بیطرف یا نقاطی دارای برخورد منافع که آمریکا ازتوانایی کافی برای دفاع از حوزه نفوذش برخوردارنیست می رود ومتاسفانه الان کشورما دریک چنین خط مرزی قرارگرفته است قرارداد ذلت بارخامنه ای به ارزش 3500 میلیارد دلار تاسال 2027 عملا موجب فروش کشوربه چین گردیده است وبهمین دلیل نیزرهبران چین گفته اند حتی به قیمت برپایی جنگ حهانی سوم اجازه نمی دهند که ایران ازحوزه نفوذ آنها خارج یاتوسط آمریکا برای سرنگونی رژیم ( ونه الزاما هرتهاجمی) موردحمله قرارگیرد لذا اکنون دولت آمریکا یا باید به پذیرد که ایران به کره شمالی دیگری (باتمام ویژگیهایش) درخاورمیانه تبدیل شده است یااینکه اقدام به حمله نظامی جهت سرنگونی رژیم بکند مساله این نیست که این حمله درزمان اوباما اتفاق خواهد افتاد یارییس جمهوربعدی ولی باتوجه به استراتژی ایران قطعاصورت خواهدگرفت.

14- حزب الله وحماس بعنوان گروههای شبه نظامی واهرمهای فشارایران براسرائیل پس ازحملات 33 روزه در تابستان 2006 و22 روزه دردسامبر2008 ازیکسو ورژیم سوریه بدلیل مواجه شدن باخطرسرنگونی قریب الوقوع دربدترین وضع خود ازسال 1948 تاکنون قراردارند وارتش آمریکا بدلیل خروج ازعراق وبادولتی هم پیمان باایران اکنون دیگرازآسیب پذیربالایی ازسوی ایران برخوردارنیست ودرافغانستان نیزامکان عملیات انتقام جویانه بدلیل تفاوت ماهوی بافت جمعیتی ودولت برعلیه اهداف آمریکایی وجود ندارد وشرایط بالکل با سال گذشته فرق کرده است تنها مشکل آمریکا هماهنگی اسرائیل باوی برای عملیات است که آنرادریک مقاله جداگانه بدلیل وجوه تفصیلی آن توضیح خواهم داد.

15- فعالیتهای مشکوک اطلاعاتی وعملیاتی درآمریکا لاتین ازدیگرمواردی که به نظریه حمله به ایران قوت می بخشد تردد بیش ازحد وغیرمتعارف احمدی نژاد ومقامات وماموران دولتی ایران به این منطقه وبدست آوردن قرائن وشواهدی دال بربرنامه ریزی گسترده ونه صرفا درحد اقدامات تروریستی (نظیرانفجارمراکزاسرائیلی درآرژانتین دردهه 90 یا استفاده ازباندهای مواردمخدردرمرزمکزیک و حملات سایبری به زیرساختهای اطلاعاتی با مبداء کشورهای لاتین) حساسیت کامل رهبران آمریکا رادرخصوص اهداف نهایی ایران دربغل گوش این کشور برانگیخته است آنها می دانند که ایران سخت درگیرسرمایه گذاری بروی کشورهای آمریکایی لاتین وبرای هدف بزرگی است اینکه ایران بتواند چروژه ای نظیربحران موشکی کوبا دراکتبر1962 رابرای آمریکا رقم بزند بعید است ولی امرمشابهی باتوجه به گستردگی ارتباطات ایران با لایتنی ها دور ازذهن نمی باشد.

ادامه دارد