هفته وحدت، میراث فقیه عالیقدرآیت الله منتظری


درابتدای سال 60 واوج تلاش عده ای برای ایجاد اختلاف درشیعیان واهل سنت که نمودهای آن دربرخی درگیریهای قومی درکردستان وترکمن صحرا وسپس گسترش آن به دیگرنقاط تحت نفوذ اقلیتهای مذهبی درجریان بود دردفترامور بحرانهای نخست وزیری که اینجانب افتخاربخش سیاسی آن راداشتم طرحی ازسوی آقای عباس برقعی مسئول بخش فرهنگی دفتر پیشنهاد شد که بعدا با پیام آیت الله منتظری وحمایت رهبرانقلاب تبدیل به هدف وحدت بین شیعه وسنی گردید.


براساس این طرح فاصله یک هفته ای که بین اهل سنت وشعییان درخصوص میلاد حضرت محمد پیامبراسلام اختلاف وجود دارد، هفته وحدت نامیده شد ومقررشد که علمای اهل سنت وشیعه درمرکزواستانهایی که تفاوتهای مذهبی درآنها می تواند بعنوان چالشی برای کشورباشد ازهرگونه مواضع وعملکرد اختلاف برانگیزدوری نمایند وبرادرانه مشکلات خودراحل کنند.


این طرح که بااتکاء به فتواوی علمای بزرگ جهان تشییع واهل سنت بالاخص مفتی اعظم الازهرشیخ شلتوت مصلح بزرگ اهل سنت ونظرات سیدجمال الدین اسد آبادی ارائه شده بود به آیت الله منتظری پیشنهاد وایشان که خود ازنزدیک درجریان این تفرقه افکنی ها بودند با روی گشاده با این طرح موافقت کرده وتمام هم خود رادراجرایی کردن آن بکارگرفتند وحتی نه تنها خود بلکه آیت الله خمینی رانیزمجاب به این امرکردند که فتاوی صریحی درخصوص مذمت هرگونه توهین به اهل سنت واعتقادات آنها ونیزلزوم احترام وهمراهی با آداب وسنن آنهابالاخص برپایی نمازجماعت با آنها اقدام شود.


دراستانهای کردنشین غرب کشورکه بیشترین درگیری درآن منطقه ایجاد شده بود الحق والانصاف افرادی هم ازشیعیان وهم ازاهل سنت ازهیچ کاری برای حفظ این وحدت مضایقه نکرده همواره منادی وحدت شیعه وسنی بودند ولی توگویی دشمنان وحدت وطرفداران تفرقه بین دو شاخه اسلام هوشیارترازدوستان آن بودند. ترورماموستاعبدالکریم مصطفی پورآذر (شهریکندی) درمهاباد توسط گروه کومه له وهمزمان با آن دستگیری علامه احمد مفتی زاده درکرمانشاه وانتقال وی به تهران درسال 1361 وسپس همراه شدن آن با محکومیت وحبس ده ساله منجربه فوت وی توسط واحدهای امنیتی کشوردر سال 1371 اوج این فعالیتهای ساختارشکنانه درروابط شیعه وسنی بود پس ازآن باهمراه شدن این امربا موج ترورهای سیاسی هیچ روزنه ای را برای ترمیم روابط بین این دو مذهب باقی نگذاشته بود ودرواقع ازهفته وحدت وشعارآن تنها پوسته ای باقی مانده بود که مفری برای نمایشات کذایی دولتی ورسمی وهزینه های آن محسوب می شد. تنها درانتخابات خرداد 76 وابتدای دوره اصلاحات بود که بارقه امیدی درمناطق سنی نشین نسبت به دولت وتفکررایج درمقامات نسبت به مسائل اهل سنت پیدا شد که آنهم با کارشکنی مداوم رهبری همراه بود.


بابه قدرت رسیدن دولت دست نشانده احمدی نژاد که هسته اصلی آن ( مجتبی هاشمی ثمره، صادق محصولی ، محمدعلی آبادی، پرویزفتاح، علیرضاشیخ عطار و....) ازکارگزاران سابق وضدسنی رژیم درکردستان بودند متاسفانه دستاوردهای نیم بند دولت خاتمی وشخصتیهای کرد همراه وی نظیرعبدالله رمضان زاده، بهاء الدین ادب، اقبال محمدی، عبدالله سهرابی و...نیزبه باد فنا رفت وموجی ازسرکوب مشابه سالهای اولیه انقلاب واینبارنه فقط کردستان بلکه تمام مناطق سنی نشین کشوررا دربرگرفته است بطوریکه درنظرعامه مردم این مناطق اراده سازمان یافته ای ازسوی حکومت برای شیعه کردن اهل سنت درجریان است .


فشارهای روزافزاون وارده برائمه جماعت بالاخص مولوی عبدالحمید وهمراهان وی وافزایش دستگیریها واعدام های سریع دردومنطقه کردستان وسیستان وبلوچستان تنها بخشی ازتضییقات فوق برعلیه اهل سنت می باشد که منجربه رشد گروههای افراطی نظیرعبدالمالک ریگی وپژاک دراین مناطق گردیده است. دراین ایام گرچه فقدان مصلحان بزرگی چون آیت الله منتظری وشهید محمدبروجردی مسیح کردستان دراین روزها به رای العین مشهود می باشد ولی سازماندهی موثرگروههای کردی وتسری آن به اهل سنت دیگرنقاط که نمودعلنی آن نگارش نامه سرگشاده نمایندگان اهل سنت مجلس شورای اسلامی به رهبری برای موافقت با ایجاد مسجد اهل سنت درتهران می باشد نشان می دهد که سرکوبگران کوچکترین توفیقی درارعاب همطوطنان وبرادران سنی ما نداشته اند.

Comments