درست 14 سال ازانتخابات دوم خرداد76 که به قدرت
رسیدن اصلاح طلبان حکومتی انجامیدمی گذرد درپی ازاین انتخابات بود که برای اولین
بارمخالفت مردم با رهبری ووجوه آن که بصورت شورشهای پراکنده درآمده وسرکوب شده بود
جامه مدنی بخودپوشاند وبخش عظیمی ازملت بادادن رای به سیدمحمدخاتمی وگذشته
ازفیلترشورای نگهبان درمقابل ناطق نوری یا کاندیدای موردنظررهبری "نه بزرگ به
خامنه ای" رارقم زد.
پس ازآن انتخابات مجلس ششم دربهمن ماه 78 دومین
پیام عدم مقبولیت ومشروعیت رهبری را به خامنه ای وتبهکاران همراهش ابلاغ بود همان
پیامی که وی رابه مرزهای دیوانگی کشانده وفرمان سرکوب اصلاحات ازهمان هنگام صادرشد
به فرمان وی ابتدا دراردیبهشت ماه 79 دههانشریه ورسانه مستقل توقیف وروزنامه
نگاران بسیاری به زندان افکنده شدند دراولین گام برای به زیرمهمیزکشیدن مجلس اصلاح
طلبان لایحه اصلاحی قانون مطبوعات بادستوروی به مهدی کروبی ازدستورکارخارج شد وپس
ازآن "هر22 روزیک بحران" برای کشورآفریده شد وهمه آنها دربیت رهبری
وتوسط شخص خامنه ای وباند همراه وی طراحی وبه اجراگذاشته می شد.
طی 14 سال گذشته رهبری واطرافیان وی باهزینه نزدیک
به یک تریلیون دلار، نابودی وجه کشور درعرصه سیاسی داخلی وبین المللی، حبس وشکنجه
وکشتارمخالفان سیاسی وبردن کشورتاآستانه جنگ ونابودی کامل ایران یک هدف استراتژیک
وثابت رامدنظر قرارداشته اند وآن همانا وادارکردن مردم ومخالفان درداخل وخارج به
اطاعت ازرهبری بعنوان ولی مطلقه فقیه بوده است. اما آیا حاکمیت با تحمیل چنین
هزینه سنگینی کمترین توفیقی داشته است؟
نگاهی به نتایج بغایت وحشتناک حاصله طی 14 سال
گذشته تا آخرین تحرک سیاسی خامنه ای برای نشاندن غلامعلی حدادعادل برمنصب ریاست
مجلس دست نشانده نهم نشان می دهد که نه تنها تلاشهای بی وقفه خامنه ای واذبانش
کوچکترین دستاوردی برای وی به همراه نداشته است بلکه روزبه روزموجبات انزوای وی
رادرحتی درمیان حامیان وی فراهم کرده است.
اخراج اصلاح طلبان حکومتی ازعرصه سیاسی ازطریق
حبس وکشتن تعدادی ازسران وهواداران یاوابستگان نسبی آنان، به حاشیه راندن هاشمی
رفسنجانی ولی نعمت خود وگروه کارگزاران همراه وی ، سرکوب معترضین به تقلب
درانتخابات خرداد88 وحبس سران جنبش باصطلاح سبز، به حاشیه راندن ومنکوب کردن
مهمترین غلام حلقه به گوش خودیعنی محمود احمدی نژاد وطرفدارانش موسوم به جریان
انحرافی، آغازفازمنزوی کردن مصباح یزدی ودارودسته همراه وی که تاسال قبل سودای
نشاندن وی براریکه رهبری درسرمی پروراند
ودرنهایت نیزتلاش جهت به حاشیه بردن نوکرانی چون علی لاریجانی ومحسن رضایی که به
اعتقاد وی وذوب شدگان درولایتش جزو "ساکتین فتنه" بوده وباندازه کافی
ازفرامین وی برای فراهم آوردن زمینه کشتارمردم بیگناه پیروی نکرده بودند همه این
ریزش ها که به اعتقادخامنه ای درمقابل رویش ها!! به تسویه انقلاب اسلامی ازناخالصی
ها تشبیه وحتی توسط وی ازآنهابعنوان میکروب های سیاسی واجتماعی نام برده شد تنها
یک هدف رادنبال می کرد وآن وادارکردن نه تنها مردم بلکه مقامات وکادرهای معتقد به
حفظ نظام ورهبری وی بعنوان ولی فقیه بود.
آخرین شاهکارخامنه ای تعیین غلامعلی حدادعادل پدرزن
مجتبی پسرش بود. فردی که درانتخابات مجلس ششم با حذف غیرقانونی علیرضا رجایی کاندیدای
ملی مذهبی ها ازرده سی وسوم بعنوان سهمیه رهبری درمجلس برکشیده شد تا بعنوان
سخنگوی فراکسیون اقلیت درسازماندهی نیروهای وفاداربه رهبری نقش آفرینی کند ونهایتاحتی بیتوته کنندگان دربیت رهبری نیز
بربیعرضگی وی دراین تنها ماموریت واگذارشده به این شخص نیزصحه می گذاشتند.
فرماندهان سپاه پاسداران که بدستورخامنه ای ازدوره
ریاست جمهوری خاتمی وپس ازوقایع کوی دانشگاه درتیرماه 78 واردعرصه سیاسی کشورشده وبتدریج
جای پای خود رادرتمام مناصب کلیدی ارکان کشورمستحکم وعملا دودوره ریاست جمهوری
احمدی نژاد وسه دوره انتخابات مجلس را باانتصاب مستقیم بیش از 200 نماینده
درهردوره مدیریت کرده بودند درخصوص اجرای منویات رهبری درخصوص انتصاب حدادعادل
بعنوان ریاست مجلس نهم نیزازهیچ امری خودداری نکردند (که ازآنجمله می توان به سخنرانی دوتن ازفرماندهان سپاه یعنی سردارآبنوش فرمانده سپاه قزوین وسردارجباری فرمانده سپاه ولی امراشاره کرد) ازسوی دیگرخوداین شخص(غلامعلی حدادعادل) نیزکه
بامشاهده سرکوب مردم، غیاب اصلاح طلبان حکومتی وبه حاشیه راندن باندهای انشعابی ازجریان اقتدارگرا وبااستظهاربه پشتیبانی رهبربلامنازع خودرا پیروزاین میدان می دید داد عوام
فریبانه داد سخن می داد که حتی اگریک نفرهم به وی رای ندهد به تکلیف شرعی خود اقدام وتحت هیچ شرایطی دست ازکاندیداتوری ریاست
مجلس برنخواهد داشت!!
سایت رجاء نیوزمتعلق به سپاه پاسداران وبیتوته
کنندگان بیت رهبری پس ازشکست خفت بارکاندیدای رهبری برای مجلس نهم باوقوف برپیامهای بغایت منفی آن براقنداررهبری این
واقعه راپرحاشیه ترین امردرمجالس پس ازانقلاب خوانده ودرتایید مطلب نگارنده تحت
عنوان "حدادعادل وهزینه ای که برای ادای تکلیف سیاسی ازآبروی خودپرداخت"
چنین می نویسد:
" انتخابات هیات
رئیسه مجلس را باید پرحاشیهترین در مجالس پس از انقلاب دانست. وجود اکثریتی مطلق
در مجلس و در عین حال تلاش برای جلوگیری از تشکیل فراکسیونی واحد و سرانجام کشیده
شدن رقابت بین دو چهره که در مجلس هشتم در یک فراکسیون گنجیده بودند به صحن علنی
مجلس، حال و هوای این انتخاب را متفاوت از انتخابات دیگر کرد. اما شاید آنچه در
هیاهوی رسانهای نتایج انتخابات هیات رئیسه گم شد، اقدام تقدیر برانگیز غلامعلی
حداد عادل بود که به عنوان نماینده اول مجلس از نظر تعداد آراء در میان نمایندگان
و رئیس مجلس هفتم حاضر به رقابت در صحن علنی مجلس و پذیرش احتمال شکست شد
ودربخش نهایی
مطلب خود نیزسوگوارانه بااعتراف به تغییر200 نماینده دست نشانده قبلی با 200 نماینده
صفرکیلومتربرای اطمینان ازاجرای فرامین رهبری گریزی به شکست خفت بارخامنه ای جهت
راحتی خیال وی ازمجلس وداخل !! دراین خصوص زده ومی گوید:
"
شاید انتخابات هیات رئیسه مجلس نهم بیش ازهمه امتحانی برای تکلیف مداری حداد عادل
بود که برای به اجرا رساندن خواست مردم که همانا تغییر در شیوه مجلسداری آنهم با
تغییر 200 نماینده مجلس هشتم بود، به میدان رقابت آمد، تا شیوهای انقلابیتر برای
اداره مجلس پیاده کند و به گفته خودش خیال رهبر انقلاب را از قبال مجلس و داخل
کشور راحت کند تا با این اقدام در عرصه سیاست حتی از یاران خود و طراحان سامانه وحدت
هم پیشی بگیرد. هر چند پیروز میدان لابیگری و وعده و وعیدهای پشت پرده نبود. به
نظر میرسد نفس حضور حداد در انتخابات هیات رئیسه صرف نظر از نتایج آن، امری است
قابل تجلیل چنانکه امیر مومنان میفرماید " در دگروگونی احوال مردان شناخته
میشوند."
ایکاش
اپوزیسیون فروخفته درخواب زمستانی وکارشناسان وفعالین سیاسی مدعی شناخت عرصه سیاسی
ایرات باندازه رجاء نیوزپیام های استراتژیک نهفته دراینگونه تغییروتحولات را که
دربطن جریان کودتا واقتدارگرایی درجریان است وتنها پیام آن انزوای روزافزون رهبری درحاکمیت است درک کرده وازآن برای کاهش هزینه
سرنگونی رژیم استفاده می کردند.
Comments
Post a Comment