محسن رضایی ودروغ های وی


گرچه بارها باخود عهد کرده ام که بجزمطالب استراتژیک وموثردرسرنوشت کشورم مطلبی ننویسم ولی متاسفانه مواردی پیش می آید که نگارنده رالاجرم ازدست به قلم بردن درخصوص آن می کند

محسن رضایی فرمانده سابق کل سپاه که طی سالهای اخیربه یمن کودتای خرداد 88، برقراری حکومت نظامی ودرغیاب وحبس مخالفان سیاسی رژیم ازآزادی عمل بیشتری گردیده است هرچند وقت یکباراقدام به افاضات می کند که بیش ازپیش ماهیت چاپلوسانه  وشخصیت ضعیف واقعی وی رابه نمایش می گذارد ونگارنده نیزبعنوان یکی ازفرماندهان سابق جنگ وظیفه خود می دانم که درمواقع مقتضی جوابیه هایی رابه ادعاهای وی به سمع ونظرمخاطبین خود جهت ثبت درتاریخ واگاهی نسل جوان برساند.

وی اخیرا درسایت خود مطلبی تحت عنوان رمزگشایی ازورود دوباره به عرصه سیاست" رامنتشرکرده است که بنظرمی رسد پیش درآمد تلاش مذبوحانه وی برای ورود مجدد به انتخابات فرمایشی خرداد 92 باشد (البته اگرتاآنهنگام رژیمی بنام جمهوری اسلامی درایران برقرارباشد!!)

محسن رضایی درسال 60 با توجه به موقعیت شغلی خودبعنوان مسئول واحداطلاعات سپاه توانست بافرصت طلبی وسعایت زیرآب فرمانده وقت سپاه یعنی مرتضی رضایی رانزد آیت الله خمینی (تحت عنوان گرایش فرمانده وقت سپاه به رییس جمهورابولحسن بنی صدر) زده وخود را بااستفاده ابزاری ازاطلاعات تحت نظرخود به موقعیت فرماندهی کل سپاه برساند درحالیکه همگان می دانند که درمقابل وی افرادبسیاربالاتری نظیرمحمدبروجردی فرمانده کل گروه چریکی صف تهران قرارداشت که صرفا بدلیل دیدگاه مستقل ازحزب جمهوری اسلامی هیچگاه امکان ارتقاء راپیدانکردند.
(محمدبروجردی باتوطئه محسن رضایی دائما درمنطقه بحرانی کردستان نگه داشته شد تاسرانجام دراثربرخوردماشین وی با یک مین کارگذاشته شده وکنترل ازراه دوربه شهادت رسید)

وی دراین خصوص می گوید:

" پس ازچند سال توفیق حضور درصحنه مبارزه نفس گیرملت ایران (ازسال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷) بالاخره با عنایات الهی و رهبری امام بزرگوار ومجاهدت امت والا مقام، انقلاب اسلامی پیروزشد. بین دوراهی قرارگرفتم به دانشگاه بروم ودرس نیمه تمام خود را به پایان برسانم یا به سیاست ادامه دهم. بالاخره به فعالیتهای سیاسی ادامه دادم با جمعی ازدوستان، حزب تشکیل دادیم ومقدمات شرکت درانتخابات را فراهم می‌کردیم که ناگهان اوضاع کشوربهم خورد ابتدا تحرکات ضد انقلاب و سپس حمله عراق به کشورآغاز شد. لذا ازسیاست فاصله گرفته وبنا به اقتضا وارد عرصه نظامی شدم"

وی همانطوریکه خود دراین مطلب اقرارکرده است همواره گرایش حزبی داشته است وزمانی که ایت الله خمینی فعالیت سیاسی رامغایربا وظیفه نظامی گری اعلام کرد با نقاب دروغین ترک فعالیت سیاسی به اشتغال خود درسپاه ادامه داده وسعی نمود که سپاه رابعنوان بازوی نظامی حزب جمهوری اسلامی وجناح راست سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود ازبنیانگذرانش بود حفظ کند. جناح چپ ومیانه سازمان به رهبری افرادی نظیربهزادنبوی، پرویز(ابوالفضل) قدیانی، عرب سرخی، آرمین، الویری وحتی بصیرزاده نیزازسپاه خارج وبه فعالیت سیاسی روی آوردند. وی دراین رابطه می گوید:

محسن رضایی پس ازشکستهای متعدد درسال 67 که علاوه برتمامی شهرهای مهم خوزستان حتی کرمانشاه وخرم آباد را نیزدرمعرض سقوط قرارداده بود ومنجربه پذیرش قطعنامه 598 وسرکشیدن جام زهرتوسط آیت الله خامنه ای گردید تامدتها دروضعیت کما قرارداشت وبدلیل جاه طلبی های شخصی تصورش براین بود که شاید پس ازجنگ بتواند بااعتباری که ازقبل فرماندهان اصلی وگمنام جنگ برای خود درست کرده بود به ریاست جمهوری یا معاون اولی برسد بهمین دلیل نیزمی بینید که وی درنامه خود ازقول خامنه ای می گوید:

"  اگرآقای رییس جمهور(هاشمی رفسنجانی)، شما را برای پست معاونت اول، تقاضا کند من قبول می‌کنم ولی خود اوباید بخواهد."

امری که نه تنهاهیچگاه مطرح نشد بلکه حتی پست دبیری شورایعالی امنیت ملی رانیزهاشمی زیربارآن نرفت ونهاتیا پست فعلی وی یعنی دبیری مجمع تشخیص مصلحت نیزبه اعتراف وی با ضرب وزورخامنه ای به هاشمی تحمیل گردید دراین خصوص محسن رضایی می گوید:

" دوماه که گذشت، حضرت آقا، حقیر را احضار وفرمودند: مسئولیت بعدی شما هم مشخص شد و افزودند: آقای ذوالقدر با آقای هاشمی مذاکره کردند که شما را به دبیری شورایعالی امنیت ملی منصوب کنند ایشان نپذیرفتند ولی محل دیگری برای شما تعیین شده است"

وادامه می دهد:

 " وآقا فرمودند: مدتی قبل، آقای هاشمی، آقایان (و) و (ر) و (آ) را برای دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام پیشنهاد کردند که من با انتصاب آقای (و) به این مسئولیت، موافقت کردم ولی دیشب، دیروقت که برای استراحت می‌رفتم شما به ذهنم آمدید وآقای محمدی گلپایگانی را نزد آقای هاشمی فرستادم و گفتم که آقای رضایی دبیرمجمع تشخیص مصلحت نظام شوند. لذا خود را برای این مسئولیت آماده کنید و اضافه فرمودند: آئین نامه مجمع را برای تأیید فرستاده‌اند، آنرا اصلاح کرده‌ام ودبیر مجمع را درموارد لازم، رابط خود (رهبری) با مجمع، تعیین نموده‌ام، لذا ضروری است یک دبیرخانه قوی و با تیم کار‌شناسی مناسب درمجمع ایجاد کنید.

درپاراگراف دیگری بازهم محسن رضایی برخورد تحقیرآمیزهاشمی باخودرا که ناشی ازدروغ بافی های وی درزمان جنگ بود وعلیرغم توصیه های رهبری وبرخی ازفرماندهان چاپلوس طرفدارخود چنین توضیح می دهد:

" جالب است که بعد‌ها جمعی ازفرماندهان سپاه با رییس جمهور وقت، مذاکره کرده و به ایشان گفته بودند، از ظرفیت‌های برادر محسن استفاده کنید، ایشان استقبال کرده و گفته بود من نگرانم که پیشنهاد کنم ولی ایشان نپذیرند. البته هیچ‌گاه چنین پیشنهادی صورت نگرفت. "

وبازبه سرباربودن خود برای هاشمی ومجمع تشخیص مصلحت اعتراف کرده ادامه می دهد:

" چند روزمانده به صدورحکم دبیرمجمع ونیزصدور حکم فرمانده جدید سپاه، با آقای هاشمی جلسه‌ای داشتم. احساس کردم ایشان درخصوص انتصاب من به دبیری مجمع، ذهنیت وابهاماتی دارند، لذا پس ازجلسه نامه‌ای به محضرحضرت آقا نوشتم وگفتم با توجه به ابهام آقای هاشمی، چون ممکن است درکارمجمع، با ایشان به اختلاف برسم اگرجنابعالی موافق باشید، فعلاً درسپاه به کار ادامه دهم که آقا فرمودند: دیر شده و با نفر بعدی صحبت کرده‌ایم"

درخصوص جایگزین خود درفرماندهی سپاه نیزمحسن رضایی اعتراف می کند که رحیم صفوی کاندیدای وی برای فرماندهی نبوده است وخامنه ای خود شخصا بانادیده گرفتن وتحقیروی صفوی رامنصوب کرده است وی می گوید:

"  اینکه آقا به من فرموده بودند که فرد جایگزین، معرفی کنم. چند نفررا معرفی کردم وایشان هم یک نفردرذهنشان بود که مطرح ومشورت فرمودند"

ودربخش دیگری به این انتصاب اشاره کرده وادامه می دهد:

 پس ازآن هم آقای صفوی که سال‌ها درکنارمن دراداره جنگ نقش موثری داشتند به فرماندهی سپاه منصوب شدند.

محسن رضایی درخصوص جداشدن خود ازسپاه نیزکه باطمع رسیدن به پستی درحدریاست جمهوری بود وبارهانیزبرای آن تلاش های مذبوحانه ای رابعمل آورد دلایل کاذبی رامطرح می کند درحالیکه حتی دردوره اول ریاست جمهوری خاتمی حاضربه پذیرش وزارت دفاع نیزشده بود که آنهم موردموافقت تیم اصلاح طلب همراه خاتمی قرارنگرفت ونهایتا شمخانی راکه فردی مستقل تربود بعنوان وزیردفاع برگزیدند.

 آخرین خودشیرینی وی برای خامنه ای که هنوزهم ادامه داردتلاش برای ضایع کردن هاشمی رفسنجانی دردوره فعلی مجلس خبرگان رهبری بود که متقابلا هاشمی باانتشارنامه وی به آیت الله خمینی درسال پایانی جنگ که وی درآن نیازبه بمب اتمی، سلاحهای لیزری وهزاران عراده توپ وصدهاجنگنده رابرای ادامه بدون تضمین هرگونه پیروزی وپیشرفت درجنگ عنوان کرده بود وی رابه سرجای خودنشاند.

محسن رضایی ادعامی کند که هدف وی ازاستعفا مواردی نظیرنگرانی ازآینده کشوردرابعاداقتصادی، مدیریتی ودورشدن از ارزشهای انقلاب!! به هدررفتن پتانسیل وی درمحیط نظامی درعین برخورداری ازطرحهایی جهت ایجادتحول اقتصادی وفرهنگی درکشور، لزوم جوانگرایی درسپاه وطولانی شدن دوره فرماندهی 16 ساله وی بوده است درحالیکه همگان می دانند که وی ازاولین افرادی بود که باپیروی ازخامنه ای داستان " تهاجم فرهنگی" رامطرح وبا فراروپناهنده شدن فرزندنش احمد به آمریکا وهمکاری باسازمان سیا خط بطلانی براین پتانسیل نهفته دروی !! کشیده شد که هنوزباگذشت بیش ازپانزده سال ازآن امکان ترمیم آن وجود ندارد ونهایتا نیزسکوت وی درقبال تقلب درانتخابات که وی آنرا ناموس خودخوانده بود و قتل فرزندش دردوبی توسط عناصروزارت اطلاعات میزان پتانسیل وی رادردرماندگی ودریوزگی برای حاکمیت خامنه ای نشان داد.

البته درخصوص فعالیتهای اقتصادی این سردارکه احمدی نژاد تنهابخش کوچکی ازآن رادرداستان نمایندگی سیگارهای مختلف وازجمله سیگارهای آمریکایی مارلبرووابسته به شرکت فلیپ موریس افشاء نمود مطالب بسیارزیادی وجود دارد که درحوصله این گزارش نمی باشد.

Comments