حسین موسویان وتلاش جهت ایفای نقش دلال درمذاکرات اتمی



مقدمه

برای اولین باردر10 ماه می 2007 اولین مطلب خودرادرخصوص حسین موسویان تحت عنوان " دستگیری حسین موسویان، مبارزه باجاسوسی یاتسویه حسابهای جناحی وکورکردن کانال جدید باغرب" نوشتم درآنزمان عمده کادرهای اپوزیسون بدلیل عدم شناخت ازماهیت سردمداران حکومت باورنمی کردند


مجددا دردومین مطلب خود که به بهانه حضوراین فرد درآمریکا وبااستفاده ازبورس دانشگاه پرینستون درتاریخ 2 ژوئن 2010 تحت عنوان "حسین موسویان، حامی تروریزم یاجنبش سبز" به نگارش درآمد برهدفمندبودن ماموریت موسویان درآمریکا تاکید کرده وچنین نتیجه گیری کردم که "برهمین اساس نگارنده شخصانمی تواند حضورآقای حسین موسویان رادرآمریکاتصادفی تلقی نمایم یاآنرایک ماموریت آموزشی بخوانم "


اما آخرین مطلب وکلیدی ترین موضع خودرا تحت عنوان " ماموریت حسین موسویان درآمریکاچیست " درمورخه اول جولای 2010 درشرایطی منتشرکردم که مطلبی ازحسین موسویان درنشریه وال استریت ژورنال بنحومشکوکی منتشرشد وچنین وانمودشد که این مطلب یک مقاله تحقیقی جهت دانشگاه پرنستون وبصورت جزوه بوده که ناگهان توسط عناصری به نشریه فوق راه یافته است


محتوای مطلب فوق دقیقا همان چیزی بود که سه سال به انتظارآن بودم وهمگان رانیزدرمطالب خود به صبروشکیبایی وپرهیزاز برخوردهای شتابزده جهت رسیدن به آن دعوت کرده بودم

حسین موسویان درآن باصطلاح مقاله خود "تحریمها راباعث رادیکال شدن موضع ایران" ، ترغیب آمریکا ونه غرب به مذاکره گسترده باایران دریک پکیج منطقه ای که هم مسائل عراق وافغانستان وهم امنیت تنگه هرمز رادربربگیرد" ، "نقش دادن به ایران درامنیت منطقه ای "، " عدم تغییردررهبری وساختارقدرت درایران ولزوم مذاکره آمریکاباحاکمیت فعلی" ، "عدم تغییررژیم درآینده نزدیک" ، "عدم تمایل دولت جایگزین حتی باسرنگونی دولت احمدی نژاد به گذشتن ازغنی سازی ودستیابی به چرخه سوخت اتمی" ونهایتا مذاکره بااربابان قدرت درایران وحل مشکلات فیمابین ایران وآمریکادریک پروسه زمانی نه چندان سریع راپیشنهادمی کند نگارنده مقاله خودرابااین نتیجه گیری به پایان بردم"


توجه کنید که تمام راهکارهای ارائه شده دقیقا درچهارچوب مواضع اعلام شده خامنه ای واحمدی نژاد بوده وسرسوزنی از آن انجراف ندارد اما نکات دیگری هم درحاشیه باصطلاح پیشنهادات موسویان برای واشنگتن وجوددارد اول اینکه درهمان زمان که وی ادعامی کردفقط برای تحقیق ودرمان همسرخوددرآمریکاست بارهادرواشنگتن دیده شده بودضمن آنکه همانطوری که خودوی اظهارکرده است نه تنهابرنامه ای درجهت حمایت ازجنبش مردم نداشته وتقاضایی برای پناهندگی ندارد بلکه به تهران برمی گردد که همگی آنها دلایل روشنی برای داشتن ماموریت ازسوی دولت ایران برای برقراری رابطه با آمریکاست ودرواقع وی بعنوان نماینده سایه احمدی نژاد درآمریکا بدلیل محدودیتهای نمایندگان رسمی چون محمدجوادظریف وخزایی درمانورهای سیاسی بااین کشورمی باشد"


پس ازآن نیزبدنبال اظهارنظرعلی اکبرصالحی رییس انرژی اتمی ایران مبنی برجاسوس نبودن هیچیک ازاعضای هیات مذاکره کننده ایرانی که تلویحااشاره ای به حسین موسویان داشت وپاسخ محسنی اژه ای وزیراطلاعات وقت نگارنده درصدد نوشتن مطلبی برآمده ولی ازآنجاییکه موضوع فوق راباتوجه به تحلیل حضورموسویان درآمریکانوعی بازی حکومتی وجنگ زرگری می دانستم ازپرداختن به آن خودداری کردم که آنهم تحت عنوان "بازهم درموردحسین موسویان" قابل رجوع است


اما امروز که مذاکره بین ایران وگروه 1+5 درژنو باگذشت حدود یکسال کشمکش ناشی ازصدورقطعنامه اساسی 1929 وباحضور ویلیام برنزنماینده آمریکا آغازگردیده است حسین موسویان پای خودرافراترگذشته ودرمطلبی که ظاهرا در روزنامه فرانکفورترآلگماینه ولی درواقع خطاب به طرف آمریکایی نوشته است پس ازکلی مقدمه چینی ومحکوم کردن غرب که برای ردگم کردن موضوع اصلی با کاربردداخلی درایران است به معامله ای مسالمت آمیزومرضی الطرفین اشاره می کند که درآن ایران درچهارچوب مقررات و کنوانسیونهای موجود درزمینه منع گسترش سلاحهای اتمی به غرب "تضمین های عینی" بدهد ودرمقابل نیزشورای امنیت سازمان ملل ضمن لغوکلیه تحریمهای بین المللی وضع شده با آنچه که وی آنرا " تضمین های قوی" می نامد حق ایران برای دستیابی به انرژی هسته ای وازجمله چرخه سوخت رابه رسمیت بشناسد


جالب اینکه حسین موسویان درحالی ادعای لزوم برخوردمنصفانه باایران رامی کند که همان اتهامات رهبران ایران نسبت به غرب راطی سه دهه تحت عنوان اشتباهات پنجگانه غرب درمقابل ایران موردتاکید قرارمی دهد بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به سیاست حقوق بشری دولت آمریکا وعدم حمایت ازشاه درمقابل انقلاب اسلامی ، اقدامات ساختارشکنانه حاکمان کشوردرعرصه بین المللی ازجمله اشغال سفارت آمریکا درتهران وگروگانگیری 444 روزه دیپلماتهای آمریکایی، سازماندهی تروریزم بین المللی وحزب الله لبنان که به انفجارمقر تفنگداران آمریکایی وفرانسوی دربیروت وگروگانگیری هادرآن کشورواموری ازقبیل حمایت لجستیک آمریکا واسرائیل ازایران (موسوم به پرونده مک فارلین)، قبول پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران (درشرایطی که ازسقوط بخشهایی دیگری ازکشورازخرمشهروآبادان گرفته تااهوازوحتی شهرخرم آباد جلوگیری کرد) ونهایتانیزعذرخواهی رسمی دولت آمریکا ازملت ایران بخاطرنقش آن کشوردرکودتای 28 مرداد وحذف دودشمن بالفعل وبالقوه ومتجاوزبه حاکمیت ارضی کشوریعنی صدام حسین وطالبان وعدم حمله به ایران علیرغم نقش آشکارنیروی قدس سپاه پاسداران درکشتن سربازان آمریکایی درعراق وافغانستان رانادیده می گیرد


موسویان اشتباهات پنجگانه غرب رانقض یکطرفه قراردادتجهیزایران به تکنولوژی اتمی پس ازپیروزی انقلاب، حمایت غرب ازعراق درتجاوزبه خاک ایران وتجهیزرژیم صدام به سلاح شیمیایی وموشکی (توجه کنید که موشکهای صدام روسی وازمدل فراگ-7 واسکاد-ب بودند)، عدم پاسخ غرب به تلاش مبتنی برحسن نیت ایران جهت آزادی گروگانهای غربی درلبنان، عدم تجهیزایران به تکنولوژی پیشرفته شیمیایی ( ولابد میکروبی واتمی!!) علیرغم امضای کنوانسیون منع تکثیرسلاحهای کشتارجمعی در1995 ونهایتا عدم پاسخ مناسب غرب به تعلیق وتوقف داوطلبانه غنی سازی وبرنامه اتمی!!وقبول بسته پیشنهادی ایران (که وی آنراپیشنهاد خود ونه مجموعه نظام می داند) ذکرکرده است.


وی سناریوی محتمل درمقابل برنامه اتمی ایران رابدون اشاره به احتمالاتی ازقبیل تسلیم هیات حاکمه، معامله آن بااخذتضمین امنیتی، معامله آن بامساله حقوق بشروجنبش مردم ایران تنها درچهارمورد امکان حمله نظامی، تحریم های اقتصادی، کنارآمدن با بمب هسته‌ای ایران ومذاکره وتعامل اما بدون یک بسته قابل مذاکره؟! خلاصه کرده وسپس این چهارسناریو را بصورت زیروبه تفکیک دقیقا براساس رهنمودهای رهبری وکودتاچیان حاکم برایران غیرواقع بینانه قلمدادمی کند:


" درصورت هر‌گونه حمله نظامی به ایران منافع آمریکا واسرائیل درسراسرجهان مورد تهدید قرارخواهد گرفت، معمای آمریکا درعراق وافغانستان با ابعاد بسیار وسیعترتکرارخواهد شد وقیمت نفت به بشکه‌ای 200 تا 300 دلارخواهد رسید، امیدها برای بهبود روابط ایران وآمریکا بطورکامل منتفی خواهد شد، خشم جهان اسلام ومسلمانان علیه آمریکا برانگیخته خواهد شد ."


ومی افزاید:


" تحریم‌ها نیز راه‌حل مناسبی نیست. زیرا تجربه نشان داده که تحریم‌ها موجب تغییر سیاست نشده است. مسلما تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نیزموجب تغییرسیاست هسته‌ای ایران نخواهد شد. "


ودرخصوص سناریوی کنارآمدن با بمب هسته‌ای ایران نیز می گوید:


" این امراصولا بی اساس است. زیرا فتوای مقام رهبری وسایرمراجع شیعه مبتنی برحرمت تولید واستفاده ازسلاح‌های هسته‌ای وکشتارجمعی قبل ازبروز بحران هسته‌ای وجود داشته وهمچنان پابرجاست".


موسویان درخصوص سناریوی چهارم که همان هدف نهایی حکام تهران است یعنی مذاکره وتعامل بدون یک بسته قابل مذاکره چنین می گوید:


" نهایتاسیاست‌های اوباما برای تعامل ومذاکره با ایران مطرح است که این سیاست درصورتیکه یک استراتژی معقول ویک چهارچوب منطقی ومرضی‌الطرفین، دردستورکارمذاکرات باشد موفق خواهد بود ولاغیر."


اماازانجا که گفته اند دروغگو کم حافظه است موسویان فر اموش کرده است که اولا احتمالات چندی دیگرهم وجوددارد که وی ازآنهاغفلت کرده است وآن چیزی است که سران کودتاچی گاهی اوقات ازآن دم می زنند یعنی " جام زهراتمی" که نظیرجنگ تحمیلی می تواند درعرض یکهفته استراتژی ایران را کاملا درجهت مخالف برگرداند بالاخص وقتیکه دامنه تحریمها به حوزه نفت وگازرسیده وشورش گرسنگان ناشی ازاجرای طرح هدفمندی به میدان پاستوررسیده باشد


همچنین موسویان درحالی به دروغ به حرام بودن تولید وتوزیع سلاح اتمی به فتوای خامنه ای اشاره می کند که:


اولا خامنه ای هیچگاه فتوایی مبتنی بر"حرام بودن تولید سلاح اتمی" صادرنکرده است بلکه وی درپیام خودبه کنفرانس خلع سلاح بکارگیری آنرا حرام اعلام کرده بود که یک امرعرفی درجهان امروز وبالاخص درچهارچوب کنوانسیونهای بین المللی است.


ثانیاحتی چنانچه خامنه ای درآینده حتی فتوایی مبنی برحرام بودن تولید سلاح اتمی هم صادرهم بکند آشکاربودن صفت دورویی ونفاق دروی وبی اعتمادی مطلق مردم ایران وجامعه جهانی نسبت به وی فاقد اعتبارخواهدبو.


ثالثا خود موسویان درهمین مقاله پس ازشرح اشتباهات پنجگانه غرب درمقابل ایران مدعی می گردد که باتوجه به مواردفوق ایران از عهدشکنی غرب چندین درس گرفته است که وی آنهارابه ترتیب " نقشه غرب برای محروم کردن ایران ازدستیابی به حقوق مصرحه ومشروع خود دربهره مندی ازتکنولوژی اتمی، شیمیایی وبیولوژیک درعین پایبندی به کنوانسیونهای سلاحهای کشتارجمعی" ، "عدم انجام تعهدات درقبال پروژه های ناتمام " وحمایت ازاستفاده ازسلاح کشتارجمعی برعلیه ایران ذکروچنین نتیجه گیری می کند که:


" استراتژی غرب برمبنای ایرانی ضعیف وآسیب پذیراستواراست"


وادامه می دهد:


" لذابرای حفظ میلیاردها دلارسرمایه‌گذاری نیمه‌تمام ونیزجهت بهره‌مندی ازحقوق‌مشروع در بهره‌مندی ازتکنولوژی صلح‌آمیزونیزبه منظورایجاد "بازدارندگی"؛ خودکفائی مهمترین مسیر برای ملت ایران خواهد بود."


بعنی وی عملابانفی تمام مقدمات وموخرات مطلب خودهدف نهایی ایران را تولید سلاح اتمی وبااستفاده ازازعبارت "بازدارندگی" اعلام کرده است که به ایرانی قوی وغیرقابل آسیب دیدن خواهدانجامید وجالب اینکه تنها مطلب گمشده درتحلیل فوق بحث اصلی " تضمین امنیتی" آمریکابه رژیم آخوندی حاکم برایران است که حتی توسط دست راستی ترین افراد ازجمله علی لاریجانی دبیرشورایعالی امنیت ملی دردوره اول احمدی نژاد ومذاکره کننده ارشد سابق اتمی تلویحاموردتایید قرارگرفته بود

Comments