درحالیکه روزبه روزماجرای جنبش سبز دراهرتض به تقلب درانتخابات خرداد 88 باشعاررای
من کو درمقابل جنبش رنگین کمانی مردم ایران باشعار"مرگ براصل ولایت
فقیه" و"نه شرقی، نه غربی، جمهوری ایرانی" رنگ باخته وملت ایران
یکپارچه درپی یافتن راهی برای تغییروسرنگونی رژیم حاکم برایران هستند افرادی فرصت
طلب درپی سوء استفاده ازشرایط فعلی برای پیشیرد اهداف کج اندیشانه خودهستند.
یکی ازاین افراد دکترحمید مولانابود که طی سالهادرروزنامه کیهان مقاله می
نوشت وحق الزحمه خودرابده دلارازحسین شریعتمداری دریافت می کرد ونهایتا نیزپس
ازبازنشستگی ازدانشگاه آمریکن یونیورسیتی عازم ایران شد تابابودجه رسمی دولت ایران
وازمحل دسترنج مردم فقیرکشورمان باعنوان مشاوربین المللی ریاست جمهوری بنیادمولانا
رابنام خودراه اندازی کند وی پیشنهاددهنده بسیاری ازطرحها وسخنرانی های احمدی نژاد
دررابطه به آمریکا بود که نه تنها به صدورچندین قطعنامه محکومیت ایران وتحریم درشورای
امنیت سازمان ملل وانزوای بین المللی کشورانجامیدبلکه زمینه محاصره اقتصادی وتهاجم
نظامی به
کشوراباتوجه به اشاره به بندهفتم منشورسازمان ملل درقطعنامه های
مذکورفراهم آورد.
حمید دباشی ازعناصرچپ گرایی که پس ازفروپاشی شوروی وزوال کمونیزم رویای
بازسازی وتجدید حیات آن ایدئولوزی راتحت عنوان "چپ نو" درسردارد با فریب
عناصری سرخورده که تحت عنوان روشنفکردینی خودراجازده اند تلاش می کند سواربرموج
سبزشده وازاین نمط کلاهی برای افکارپوسیده خود بسازد. وی باپنهان کردن امیال خود
تحت عناوین فریبکارانه ای نظیرطرفداری ازصلح ومخالفت با جنگ وزدن انگ به وطن
پرستان واقعی که تبدیل ایران به سرزمین سوخته راشاهدند ازآنها باعنوان پیاده نظام
پسامدرن نام می برد که درصدد ترغیب بلوک غرب درحمله به ایران می باشند. درخصوص
افشای خدمات وهمپیالگی حمید دباشی بارژیم به گزارشهای قبلی اینجانب تحت عنوان روشنفکران وابسته ونقش آنها درتحکیم رژیم ملاها برایران
در"اینجا" و"اینجا" و"اینجا" و"اینجا"
و"اینجا" بعنوان نمونه مراجعه کنید.
وی وهمدستان وی نظیرآنچه که درسوریه می گذرد باچشم بستن برحقایقی چون
نابودی وغارت سازمان یافته صدهامیلیارد دلارسرمایه ملی، کشتار، شکنجه، حبس، شکنجه واعدام
مخالفان، قراردادن کشوردرانزوای بین المللی که ازملزومات حمله به ایران است وبسنده کردن به محکومیت ظاهری این اعمال که بنابه
دستورالعمل دستگاه اطلاعاتی رژیم برای اپوزیسیون جعلی جهت جذب نیرودرخارج ازکشورمجازوواجب
شمرده شده است ازهربهانه ای برای راه اندازی کمپین چندنفره خود استفاده می کند یک
روزبه بهانه خروج مجاهدین ازلیست سیاه وزارت خارجه همقطاران خودرابرای عریضه نویسی
به وزیرامورخارجه "شیطان بزرگ" بسیج می کند وروزدیگربه بهانه توهین
معاون احمدی نژاد درخصوص تاکید تلمودکتاب مقدس یهودیان برتوسعه وقاچاق موادمخدربا امضای
افرادی نظیرامیرارجمند وآخوند دروغگومحسن کدیورتحت عنوان نامه جمعی ازاساتید وصاحب
نظران ایرانی درخارج منتشرمی نماید وهنوزمرکب آن بیانیه خشک نشده بااعلام دورجدید
تحریم های اروپا علیه ایران که درپی شکست سه دورمذاکره ایران با گروه 1+5
دراستانبول، بغداد ومسکو رخ داده است تعدادی ازایرانیان فریب خورد رابه خیابانهای
نیویورک می کشاند
نگارنده با توجه به اعتقاد به دموکراسی فعالیتهای مزبوحانه و احمقانه حمید
دباشی وبرخی همدستان وی را حق طبیعی وی درآمریکا بعنوان یکی ازکشورهای باسیستم
بازمی دانم وبه قول رابرت کندی دراین سرزمین حتی احمق ها نیزحق دارند درپارلمان
نماینده داشته باشند اما روی سخن من باکسانی است که بعنوان سخنگو یا نماینده یا
وابسته به جنبش سبز تابحال بارها بارائه تحلیل ها واطلاعات غلط مقامات بین المللی
رابه بیراهه برده اند بطوریکه خانم کلینتون وقیحانه درمصاحبه خودبا گردانندگان
برنامه پارازیت برای توجیه سیاست غلط دولت اوباما درمماشات ومذاکره ونامه نگاری با
خامنه ای ودولت دست نشانده وی مدعی بشوند
که افرادی بعنوان نماینده جنبش سبز ازآنهاخواسته اند که ازمبارزات مردم ایران
حمایت ننمایند.
نگاهی به اسناد ویکی لیکس بالاخص درخصوص افرادی نظیراردشیرامیرارجمند
وسلمان صفوی (برادرفرمانده کل سابق سپاه پاسداران) نشان می دهد که این افراد با عنوان جعلی سخنگویی
جنبش سبز یا کارشناس مستقل ازرژیم درجلسات پنهانی خود برای اخذ یک ویزای ورود به
آمریکا تاچه حد حاضربه کرنش ودادن تحلیل های غلط خود وبه نام مردم ایران به مقامات
غربی بوده اند.
حمید دباشی نیزبایدروزی شاهد افشاء اسنادی باشد که نشان ازرابطه باواسطه
یابی واسطه پنهان وی با برخی ازمقامات رژیم بدهد شاید وی نظیردیگرهمپالگی هایش
براین باوراست که درغرب ونظام دموکراتیک آن (بالاخص بابرخورداری ازتابعیت
آمریکایی) امکان گریزازمحاکمه واتهام سوداگری سیاسی برای رژیم فراهم باشد اما
تاریخ به مامی آموزد که تابحال هیچ ظالم ویاوران وی امکان گریزازچنگال عدالت
رانداشته اند.
کسانی نیزکه راهپیمایی های چند ده
هزارنفره مخالفان رژیم درپاریس راسانسورکرده وبجای آن اقدام به بزرگنمایی تظاهرات
چندنفره درخیابانهای نیویورک آنهم بیشتربخاطر" گران شدنِ قیمتِ اقلامِ ضروری، کاهشِ دسترسی به دارو، پایین
آمدنِ کیفیت وسایل بهداشتی، عدم امکانِ صادرکردنِ محصولات کشاورزی، بالا رفتن
قیمتِ مواد اولیهی کارخانهها، تعلیق ویزای اقامت دانشجویان درهلند وعدم امکان باز
کردنِ حساب بانکی برای ایرانیان دربعضی ازکشورهای اروپایی" را که بسیاری
ازآنان بنابه اعتراف صریح مقامات رسمی ایران ربطی به تحریم ها نداشته وناشی ازسوء مدیریت ورهبری کشور، پیش بردن ایران به سوی جنگ وغارت سازمان یافته سرمایه
ها واموال عمومی می کنند بدانند که نه فقط درنزد مردم ایران بلکه حتی هواداران
خودنیزجایگاهی ندارند.
نگاهی به انتشارگزارش تظاهرات جندنفره حمید دباشی درسایت "کلمه"
باعنوان "تظاهرات ایرانیان سبزنیویورک علیه تحریم ها" وکامنتهای
آبدارطرفداران باصطلاح جنبش سبزنشان می دهد که این افراد تا چه حد ازدرک واقعیتهای جامعه ایران وافکارعمومی آن دورشده وبه انزواکشیده شده اند وبالعکس جوانان ایرانی
درداخل کشورتاچه حد باهوشیاری ودرزیرشدیدترین فشارها قادربه تجزیه وتحلیل مسائل
وتفکیک پیامدهای ناشی ازعملکردرژیم وقدرتهای خارجی می باشند به کامنتهای زیرگزارش
فوق توجه کنید تا تصویری ازافکارعمومی ایرانیان درخصوص تحریم ها واستفاده ازدخالت
بشردوستانه برای نجات کشوررابه دست شمابدهد.
فردی باعنوان ایران آباد نوشته است:
"
تحریم های اعمال شده مورد درخواست دولت مستقر بوده ولی آقایان فکر می کردند با
ولخرجی هائی که از جیب مردم می کنند اتفاق نمی افتد. تظاهرات با موضوع مطرح شده
درگزارش نمی تواند یک حرکت “سبز” ارزیابی شود.
اسم بردن از رهبران سبز و زندانیان سیاسی برای اینکه فشار اعمال شده در ۷ سال دولت مستقر بر زندگی مردم، اختلاس و سیاسی کاری در پیاده کردن “هدفمندی” را گردن “تحریم ها” بیاندازند. هیچ نشانی از هوشمندی ندارد."
اسم بردن از رهبران سبز و زندانیان سیاسی برای اینکه فشار اعمال شده در ۷ سال دولت مستقر بر زندگی مردم، اختلاس و سیاسی کاری در پیاده کردن “هدفمندی” را گردن “تحریم ها” بیاندازند. هیچ نشانی از هوشمندی ندارد."
مهدی می گوید:
" نمیدانم، اما حاضرم فشارناشی ازتحریم نفت را به جان بخرم، تا ازشر
این حکومت خلاص شوم.آخرمساله این است که اگرتحریمها
نباشد، پول ناشی ازمحل نفت که به رفاه مردم منجرنمیشود، فقط خرج ترکتازی و فساد
حکومتیان میشود، مثل چند سال اخیر، با درآمد پانصد میلیارد دلاری چه کردند؟ پول
نفت بود که بی عرضگان تاریخ را به طمع مملکت داری انداخت، حال پول نفت نباشد، آنها
هم خواهند رفت."
خانمی بنام رویا گفته است:
"والله خیلی جالبه!!! تحریم نفت نکنند چون مردم آسیب می بینند !! حمله
نظامی نشه چون مردم کشته میشن ومملکت ویران میشه
!!
جو سرکوب واعدام وتجاوز هم که همه ی مردم رو خونه نشین کرده !!!! میشه بگین از چه راهی باید وارد شد تا شر اینها کم شه ؟؟!!!"
جو سرکوب واعدام وتجاوز هم که همه ی مردم رو خونه نشین کرده !!!! میشه بگین از چه راهی باید وارد شد تا شر اینها کم شه ؟؟!!!"
ناشناس گفته است:
"والله من که خودم یکی ازسبزهای
تند وتیزهستم، با تحریم خرید نفت جمهوری اسلامی موافقم.
آشی که برای من نجوشد اصلا برای چه
بجوشد؟ اگرقراراست نفت را بفروشند وپول نفت را به حسن نصرالله وخالد مشعل
بدهند بهتراست که اصلا این نفت استخراج نشود و به فروش نرسد.
ازهفتصد میلیارد نفتی که درعرض این
سالهای آخری فروخته شد چه چیزی نصیب ما شد؟. اگرقراراست برای جلوگیری ازتولید
سلاح هسته ای یا به مملکت ما حمله کرده وعده ای را به کشتن بدهند ویا به جای آن
خرید نفت را تحریم کنند البته بهتراست که تحریم را قبول کنیم. غربی
ها نمی خواهند با ما جنگ کنند. می خواهند پوزه رژیم را به خاک بمالد وبه آنها
ثابت کنند که با جامعه جهانی نمی شود مثل مردم ایران رفتارکرد وهربلایی برسرآنان
درآورد. میگوید نباید سلاح اتمی تولید کنی حق
هم دارند. وقتی اینها به دروغ می گویند سلاح
اتمی تولید نمی کنیم میگویند چرا دروغ میگویید اگرقصد تولید سلاح اتمی ندارید
بیست درصد وبیست وهفت درصد مواد غنی شده را برای چه تولید می کنید؟. اینها میگویند آنرا
برای مقاصد بهداشتی واستفاده درتاسیسات اتمی دانشگاه می خواهیم. آنها
می گویند برای آن شما فقط مواد تغلیظ شده سه ونیم لازم دارید نه بیست وهفت
درصد اینها رگ گردن هایشان باد می کند که تولید اورانیوم غنی شده حق مسلم ماست.
اینها می گویند اگرواقعا قصد مشغول تولید سلاح اتمی نیستید. درها را بازکنید که
کارشناسان ما زیرنظارت ماموران امنیتی شما بیایند واین تاسیسات را بازدید کنند
که خیال جامعه جهانی راحت شود. اما مقامات ما میگویند نه خیرشما میخواهید جاسوسی
کرده واطلاعات محرمانه ما را دراختیارسازمانهای اطلاعاتی غرب قرار دهید. درحالیکه
توجه ندارند که سازمانهای غربی بهترازخود اینها این آمارواطلاعات را دارند وبا پوزخنده
میگویند آخرموش چیه که کله پاچه اش چه باشد؟. خلاصه وقتی اینها تسلیم نمی شوند ونمی
خواهند همکاری کرده وثابت کنند که اسلحه اتمی نمی سازند، بین دو گزینه حمله به
ایران وکشتن هموطنان وتحریم خرید نفت، البته تحریم هم به نفع ماست هم به نفع نسل
های آینده. حسن نصرالله گردن کلفت هم برود برای
خوش گذرانی هایش ازجای دیگری پول درآورد. اصلا به ما چه؟ "
مهدی ایرانی نیزگفته است:
به نظرمن نفت، خون حکومت است، باید رگش را بست. ما
چیزی برای از دست دادن نداریم، ومطمینیم که پول نفت به رفاه ما نمی انجامد. پس، ازتحریمها
استقبال میکنیم، وباید سعی کنیم دراوج تحریمها و قبل ازاینکه، عادی شود با این
تحریمها، حکومت را به زانو در بیاوریم.
تنها راه فرارحکومت ایران، بردن مملکت
به سمت الگوی کره شمالی است، اما ما هم راههای زیادی برای جلوگیری از تحقق چنین
وضعیتی داریم واجازه نخواهیم داد، حکومت از این مفراستفاده کند.
سعیدمی گوید:
" اینها
بهانه هایی است که خود نظام به دهان مردم می اندازد.
رژیم عده ای جیره خوار هم درخارج دارد
که وقتی لازم می بیند از فضای بازکشورهای خارج سوء استفاده می کند و آنها را به
خیابانها میکشاند که با تحریم یا حمله مخالفت کنند.
اگر شما به آزادی معتقدید وبه
اعتراضات مردمی احترام می گذارید مردش هستید به ما اجازه دهید که یک روز هم ما به
خیابان بیایئم تا شما به بیند که چقدرطرفداردارید وچه اندازه مخالف. ازسوی
دیگررژیمی که به مردم زورمی گوید، اجازه تظاهرات نمی دهد، درانتخابات با کمال
وقاحت تقلب می کند. خودش رئیس جمهور انتخاب می کند، رهبرش را بیست آخوند منصوب
کرده اند و مردم در انتخاب او اصلا نقشی نداشته اند، ولایت فقیه را به زوربه ما
تحمیل کرده است. کشورهای خارج حمله نکنند که مملکت خراب
می شود و مردم کشته می شوند.
کشورهای خارج به مخالفان کمک نکنند که
با این رژیم مبارزه کنند زیرا به آزادی و استقلال ما لطمه می خورد مگرما نوکرخارجی
ها هستیم که حکومت ناجنس را با کمک آنها برکنارکنیم.
با رای درست حسابی مردم حاضرنیست کناربرود. حاضرنیست
انتخابات زیرنظرسازمان ملل انجام شود تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد. بمب
اتمی می سازد و وقتی مچش را می گیرند وکارهای خلافش ثابت می شود با کمال وقاحت می
گوید من؟ بمب اتمی؟ بمب اتمی خلاف اعتقادات اسلامی ماست. انگارپاکستان یا مسلمان نیست
یا بمب اتمی ندارد. خوب راهش اینست که این حکومت دغل حقه بازکلک دروغگو را ازعقب وجلو
وچپ و راست وبالا وپائین و فضا و هوا، زمین ودریا محاصره کنند وهربلایی که
میتوانند سرش بیاورند. ما مردم هم مدتی هم بکشیم و به سختی ها عادت کنیم تا ازشر
اینها راحت شویم و به گفته مثل معروف " یک سال بخور نون و تره، صد سال بخور
نون و کره."
تنها یکی ازکامنتها درسایت کلمه اشاره ای به این شرح دارد:
" فشاربه ملت بهر دلیلی بنفع
حاکم براستبداد است.گرچه خود ملت باید یقه حاکم را بگیرند و وظیفه تک تک ملت
است.واز خارج باید فشار به حاکم براستبداد باشد"
حمید دباشی که بدون توجه به شهادت بیش ازیکصد تن ازهموطنانمان دراعتراضات
پس ازانتخابات و بیش ازپنجاه نفر از مبارزین اردوگاه اشرف خارج کردن مجاهدین
راازلیست سیاه وزارت خارجه آمریکا دادن گزک به دست رژیم برای اثبات تقابل آمریکا با ایران
وسرکوب جنبش سبزمی خواندند امروزباید توضیح بدهند آنها چگونه خواستارآزادی تعدادی
اززندانیان سیاسی شده اند واصولا حمید دباشی وهمفکران آنها چه سنخیت سیاسی
وایدئولوژیک با امثال مهندس موسوی، پرویز (ابوالفضل) قدیانی عضوکمیته مرکزی سازمان
مجاهدین انقلاب اسلامی یا خانم نسرین ستوده وکیل حقوق بشری درایران دارند؟ آیا نام
بردن ازاین افراد تهایک فرصت طلبی سیاسی برای انتساب خود به جنبش مردم ایران
وگرفتن بودجه ازسازمانهای خارجی نیست؟ سایت کلمه که اقدام به درج گزارش راهپیمایی
حمیددباشی درسایت خود کرده است پاسخ هواداران کامنت گذارخود راکه قطعا بخش بزرگی
ازآنان مشمول تیغ سانسور شده اند راچگونه می دهد وآیا بهترنیست که گردانندگان آن
سایت ازخواب خرگوشی بیدارشده با اکثریت مردم ایران همراه شوند
ایکاش گردانندگان
سایت فوق حداقل غیرت فواد صادقی ازجامیان محسن رضایی(معروف به محسن بی ناموس)
راداشتند که بخاطربه چالش کشیدن مصرف 700 میلیارددلارسرمایه ملی ومعرفی برخی
ازغارتگران به توقیف کشیده شد.
Comments
Post a Comment