آقای اردشیرامیرارجمند که خودراسخنگوی شورایی ناشناخته بنام شورای سبزامید می خواند بااتخاذ مواضعی که تنهانشاندهنده نادانی مطلق وی درامورسیاسی واجرایی است می گوید سخنگوی شورایی است که خودش عضوآن نیست؟! وی همچنین گفته است که موسوی دراعتراض به قتل عام مجاهدین درتابستان 67 ازسمت نخست وزیری استعفاء داده است؟! وی درحالیکه رژیم جوانان وطن رابه اتهام طرفداری ازمجاهدین ورژیم پادشاهی به گلوله بسته وخون آنهارابرآسفالت خیابانهای تهران می ریزد ازمرزبندی جنبش وشورای موردنظربا مجاهدین وطرفداران پادشاهی ومشروطه سخن می گوید؟!بعبارتی شعارحزب فقط حزب الله واینبارتحت عنوان جنبش سبز بازتولید گردیده است واین سوال رافراروی مردم ایران قرارداده است که آیاجنبش سبزهمان اخوان المسلمین ایران است؟!
البته اگرجنبش سبزوشورای موردنظرایشان چیزی مشابه صداوسیمای آنها یعنی رسا (رسانه سبزایران) با حداکثرچندصد ببینده آنهم باگذشت 2 سال ازعمرجنبش سبزباشد بروی حرجی نیست وظاهرا بیماری توهم سندرمی است که گریبانگیربخش عظیمی ازکارگزاران قدیم وجدید رژیم اسلامی شده است یادم نمی رود که دوسال قبل دکترمحمدرضاعارف معاون اول رییس جمهوری دردوره خاتمی گفته بود که رژیم وی را برای روزمبادا درآب نمک خوابانده است!! وحالاداستان این ناعزیزان است
چندی قبل درونکورکانادا کنفرانسی ازسوی سکولاهای جنبش سبزایران تشکیل شد که درواقع دومین اقدام ازسوی دست اندرکاران این جریان فکری وسیاسی بود جریانی که اسماعیل نوری علاء مبدع آن بوده وآنرا به حق به جامعه بین الملل وایرانیان معرفی تاهمگان بدانند شهدایی نظیرنداآقاسلطان وبعنوان سمبل جوانان آزادیخواه کشورنه برای اعتراض به دزیدن رای خود به موسوی توسط خامنه ای بلکه بخاطردزدیدن حقوق اولیه ومصرح شان درقانون اساسی همین رژیم جان برکف به خیابان آمده بودندهمانهایی که شعارهایشان لرزه براندام فرتوت استبداد می انداخت ودرداخل بعنوان ساختارشکن وعبورکرده ازشعارسران جنبش سبزمعرفی شده بودند!!
اینجانب حمایت خودرا طی دودهه گذشته تاهم اکنون ازمبارزات برحق مردم ایران که مرحله جدید آن با شعار" رای من کو" یاجنبش سبز آغازوبه شعار"مرگ براصل ولایت فقیه" تحت عنوان جنبش ساختارشکنانه ورنگین کمانی ختم گردیده بعنوان یک وظیفه ملی ودینی تلقی وازآن دریغ نداشته ام ولی اکنون باید باکمال تاسف اعلام نمایم که درصورتیکه افرادی نظیرامیرارجمند، مجتبی واحدی ومزروعی نمادهای جنبش فوق درغیاب سران آن باشند باید گفت عمرجنبش سبزنظیرجنبش اصلاح طلبی مدتهاست به سرآمده است وبهمین دلیل نیزبارها درمقالاتم وبعنوان مثال در" اینجا" و "اینجا" و"اینجا" و " اینجا" و "اینجا" به خطرنفوذ فرصت طلبان دراپوزیسیون وجنبش سبز اشاره وتاکید کرده ام که باچنین اوضاعی دیگررنگ سبزنمی تواند سمبل مقاومت جانانه مردم ایران زمین باشد وباید آنرا به پرچم ملی وسه رنگ ایران تعمیم داد که چون رنگ کمان دربرگیرنده تمام آحاد ملت ازهرمرام ومسلک باشد.
خوشبختانه موضعگیریهای نابخردانه کسانی که ادعای نمایندگی جنبش سبزرا حداقل درخارج ازکشورمی کنند وتضاد آشکارگفتارآنان با کردارخویش وحتی مواضع وبیانیه های سران زندانی ومحصوریعنی موسوی وکروبی بیش ازپیش آنهارارسوا ودرنزدمردم به انزوا کشانده است روزیکه پنج تن ازاین آقایان باتشکیل گروهی که خودرا اتاق فکرجنبش سبزدرخارج نامیده اعلام موجودیت کردند به دوستان گفتم این یک جریان فرصت طلبی است وهنوزدوماهی نگذشته بود که همین 5 نفرهم به انشعاب رسیدند،
روزیکه گروه دونفره ودروغین دیگری تحت عنوان کمیته اجرایی جنبش بیانیه های دعوت مردم به شرکت دراعتصاب وتحصن و راهپیمایی را درحومه واشنگتن وبنام ارتش اعلامیه شداد وغلاظ صادرمی کردند دانستم که این افراد جنبش سبزرابه پوچی سوق می دهند، همانها که مدعی داشتن سردارانی نظیرمحمدرضا مدحی با20 هزارنفرسپاهی وبسیجی درجنبش جمع یاران خودبودند؟!
روزیکه محسن مخملباف دردروغی آشکارمدعی کشف دههاحساب بانکی درخارج بنام رهبران رژیم گردید ضمن تایید اصل غارتگری توسط خامنه ای وهمدستان کودتاچی اش گفتم مانباید برای بی اعتبارکردن سران رژیم به هرحشیشی چنگ بزنیم ومقامات رژیم آنقدر برگهای سیاه مبنی برارتکاب جنایت ودزدی درپرونده خوددارند که نیازی به این شایعات دروغ داشته باشند،
روزیکه آخوند محسن کدیوردرصدای آمریکا دردروغی آشکارشعارمردم رااز " نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" را به " هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران" تغییرداد به دوستانم گفتم که به آخوندجماعت نباید اعتماد کرد وآخوند خوب آخوند مرده است.
روزیکه مهاجرانی دردروغی بزرگ وپس ازچندین بارموضعگیریهای سرشارازضدونقیض درکنفرانس هایی که درواشنگتن وسایرپایتخت ها برگزارمی شد حساب رهبران دیکتاتوروچپاولگرایران راازحساب رهبران مستبد وغارتگر کشورمتمدن مصرجدا کرده وادعانمود که: "من آیتالله خامنهای را خوب میشناسم و میدانم که در تمام کارنامه اقتصادی خود و اقوامش، نقطه سیاه که هیچ،حتی یک نقطه خاکستری هم نمیتوان یافت" دانستم که دیگر سرانجامی برای اصلاح طلبان درکشوروجودندارد.
روزیکه خاتمی دردی ماه سال گذشته به امیدواری اصلاح طلبان به شرکت درانتخابات آینده باتحقق سه شرط آزادی زندانیان سیاسی، اجرای اصول قانون اساسی وبرگزاری انتخابات آزاد (که البته فقط شامل خود وهمفکرانش مشابه فراکسیون اقلیت نمایندگان فعلی مجلس می شود!!) اشاره کرده وطرح غارت ثروت ملی وانتقال آن به حوزه رهبری موسوم به هدفمندی یارانه ها را چنین توصیف کردکه :
"هدفمند کردن یارانه ها کاربزرگی است وانجام آن همت خوبی می خواهد وخوشحال هستیم که نظام در این موقعیت تصمیم گرفت تا اینکارصورت گیرد"
وهمین خاتمی بود که ادعاکرد درجریان کودتای انتخاباتی وبرقراری 7 ساله حکومت نظامی برکشوربه نظام ورهبری ازسوی مردم ومتقابلا ظلم شده است وازطرفین درخواست می کرد همدیگرراموردعفو وبخشش قراردهند ودرآخرین اظهارات خودملتمسانه ازرهبران جنایتکاررژیم می خواهد " حتی برای یک بارهم که شده بامعترضان مذاکره کنند" وی ظاهرافراموش کرده است که این مذاکرات ماههاست که درسلولهای انفرادی وحصرمبارزان تحت عنوان بازجویی درجریان است وهزاران سند نوشته ونانوشته دراین خصوص وجوددارد
درچنین روزهایی دانستم که تلاشهایی جهت معامله وقربانی کردن همان جنبش سبزموسوی نیزبرای به قدرت رساندن مجدد جریان قدرت وعافیت طلب دراصلاحات درجریان است زیراکه خودموسوی گفته بود:
" انديشيدن به اينگونه راه حلها که عدهای توبه کنند وعدهای معامله کنند وبده وبستانی صورت گيرد تا اين مشکل بزرگ حل شود عملا به بيراهه رفتن است-"
کودنی دیگربنام رجبعلی مزروعی تحت عنوان سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب که خودراستون فقرات اصلاح طلبی وجنبش سبزمی دانند بدون درس گرفتن ازاستراتژی لورفته توسط مغزمتفکرخود یعنی سعید حجاریان مبنی بر" فشاراز پایین، چانه زنی ازبالا" همان اشتباه راتکرارومدعی می شود که "مصالحه ازراهبردهای جنبش سبزاست.
احمدمنتظری فرزند آیت الله فقید حسینعلی منتظری دراسفندماه درنامه ای که بیخردی مطلق ازآن می بارید پیشنهادتشکیل شورایی پنج نفره متشکل ازخامنه ای، هاشمی، خاتمی، موسوی وکروبی رابرای حل مسائل فیمابین ازطریق گفتگوی مستقیم ودوستانه کرده تانور امید درقلب همه ملت بیافتد!! وی سپس گفته است که براین باور است که این اقدام قدرت وموقعیت رهبری را بالا برده ونظر دیگران را نیزنسبت به یک حاکم اسلامی بسیارمساعدتر !! میسازد.
آقای گنجی که دررسانه های اصلاح طلبی ازوی بعنوان فردی که ازاصلاحات عبورکرده است نام برده می شود ودربه چالش کشیدن رژیم درتمام زمینه های امنیتی ونظامی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ، اقتصادی ید طولایی دارد ظاهرا درجایی گفته است:
" اگرانصاف داشته باشیم باید بگوییم این نظام ازخیلی ازدیکتاتوری های دیگربهتراست "
البته امیدوارم این سخن گنجی صحت نداشته باشد زیرادرصورت اثبات آن این نظریه ثابت می شود که حتی تتمه اصلاح طلبان وحتی ازآب گذشته های آنان که دیگررژیم راقابل اصلاح نمی دانند نیزقابل اعتمادنیستندوبهیچوجه نباید آنهارادرصفوف اول مبارزان راه آزادی میهن قلمدادکردهرچند ایامی رادرزندانهای رژیم سرکرده باشند
داستان محمدرضامدحی ودهها موردمشابه وحتی دستگیری حدود 20 تن ازاطرافیان احمدی نژاد که تحت عنوان سناریوی مبارزه با جریان انحرافی واسفندیارمشایی دردولت امام زمان درجریان است بما می گوید باید حساب آنهاراکه مخالف رژیم هستند ازحساب آنهاییکه رژیم باآنهامخالف است جداکرد. نباید دوغ ودوشاب راباهم قاطی کرد ه به نام اپوزیسون وفعالیت سیاسی به گلوی خلق الله روانه کرد بسیاری ازنیروهای بظاهراصلاح طلب درقبال اندک امتیازی ازسوی رژیم ودرحدپست مدیرکلی یک اداره حاضرند همه اصول رازیرپاگذاشته وبه همه چیزپشت پابزنند
این رژیم دیریازود نه بخاطرتهدیدهای خارجی یا وجود اپوزیسیونی متشکل وقدرتمند بارهبرانی فهیم بلکه بدلیل سوء رهبری ومدیریت درتمام زمینه ها وبالاخص عرصه اقتصادی رفتنی ودچارفروپاشی خواهدشد. ادامه حیات این نظام جزافزایش شدید خسارات وضایعات دستاوردی بهمراه خودنخواهدداشت مبارزواقعی کسی است که عمروزندگی خود رابرای نابودی هرچه سریعترچنین رژیمی صرف وحتی باگذشت ازحقوق ومواضع خود نظام سیاسی مطلوبی مبتنی بررای مردم رابا تمام ویژگیهایش برای آنهابه ارمغان می آورد.کسانی که درسابه امنیت وآزادی خود درکشورهای غربی ازاجرای حتی نمایشی دموکراسی عاجزند نمی توانند درفردای ایران آزاد حق حاکمیت مردم خودرابه رسمیت شناخته وایرانی برای ایرانیان بسازند.
Comments
Post a Comment